الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
به وبلاگ من خوش آمدید
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

یا زهراء سلام الله علیها

وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ‌ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ‌ أَنَّ الْأَرْ‌ضَ یَرِ‌ثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ

و در حقیقت، در زبور پس از تورات نوشتیم که زمین را بندگان شایسته ما به ارث خواهند برد.

سوره مبارکه انبیاء آیه ۱۰۵

تفسیر صفحۀ ۳۵ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیه ۲۲۰ - تفسیر نور:

«فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ وَ یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْیَتامی‏ قُلْ إِصْلاحٌ لَهُمْ خَیْرٌ وَ إِنْ تُخالِطُوهُمْ فَإِخْوانُکُمْ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ الْمُفْسِدَ مِنَ الْمُصْلِحِ وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَأَعْنَتَکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ» (تا اندیشه کنید) در دنیا و آخرت. و از تو دربارۀ یتیمان می‌پرسند، بگو: اصلاح امور آنان بهتر است و اگر زندگی خود را با زندگی آنان بیامیزید (مانعی ندارد،) آنها برادران (دینی) شما هستند.

خداوند، مفسد را از مصلح باز می‌شناسد و اگر خدا می‌‏خواست شما را به زحمت می‌‏انداخت، (و دستور می‏‌داد در عین سرپرستی یتیمان، زندگی و اموال آنها را به‌کلّی از اموال خود جدا سازید، ولی خداوند چنین نمی‌‏کند.) همانا او عزیز و حکیم است.
نکته‌های سورۀ بقره - آیه ۲۲۰:

جملۀ «فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ»، یا مربوط به مسئلۀ انفاق است که در آیه قبل آمده است؛ یعنی انفاق شما برای آسایش دنیا و آخرت باشد. نه همۀ مال را خرج کنید که باعث زحمت شما در دنیا شود، و نه بخل ورزید که مایۀ محرومیّت شما از ثواب آخرت باشد، «ترجمۀ مرحوم الهی قمشه‏‌ای»

و یا اینکه مربوط به تفکّر باشد که در پایان آیه قبل اشاره شد. یعنی انسان باید در مسائل دنیا و آخرت فکر کند و برای آخرت خود از همین دنیا چیزی را کسب کند و در مبدأ و معاد و اسرار هستی و آفریده‌ها و قوانین حاکم فکر کند و تا آنجا که می‌‏تواند، مسائل را با تعقّل و اندیشه قبول کند هر چند شرط پذیرش مکتب، آگاهی بر همۀ اسرار نیست. «تفسیرالمیزان، ذیل آیه»

در تفاسیر آمده است: وقتی آیه دهم سورۀ نساء نازل شد، که خوردن مال یتیم، خوردن آتش است، افرادی که در منزل یتیمی داشتند به اضطراب افتادند.

برخی یتیمان را از خانه بیرون کردند و بعضی ظرف و غذای یتیم را جدا نمودند به‌طوری‌که برای یتیم و صاحب‌خانه مشکلاتی به وجود آمد.

آنان به حضور پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله رسیده و از رفتار با یتیمان سؤال نمودند، پیامبر جواب داد: اصلاح امور یتیمان، از رها کردن آنها بهتر است، نباید به خاطر آمیخته‌شدن اموال آنان با اموال خودتان، ایتام را رها کرده و از مسئولیّت ادارۀ آنها شانه خالی کنید، آنان برادران دینی شما هستند و مخلوط شدن اموال آنان با زندگی شما، در‌صورتی‌که هدف، حیف و میل اموال آنها نباشد مانعی ندارد و بدانید خداوند مفسد را از مصلح باز می‌‏شناسد.
پیام‌های سورۀ بقره - آیه ۲۲۰:

۱. دنیا و آخرت را سطحی ننگرید و در آن فکر کنید. «تَتَفَکَّرُونَ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ»

۲. رها کردن کار یتیمان، مصلحت نیست، بلکه به نیّت خیر و با چشم برادری معاشرت نمودن با آنان مصلحت است. «قُلْ إِصْلاحٌ لَهُمْ خَیْرٌ»

۳. هرگونه اصلاح در وضعیّت یتیمان، ارزش است. کلمۀ «إِصْلاحٌ» به‌صورت مطلق آمده تا شامل همۀ اصلاحات اعمّ از اصلاح مالی، علمی، عملی، تربیتی و دینی بشود. «إِصْلاحٌ لَهُمْ خَیْرٌ»

۴. یتیمان، نه برده و نه فرزند ما هستند، بلکه برادر کوچک ما و جزۀ خود ما هستند. «فَإِخْوانُکُمْ»

۵. نه افراط و نه تفریط، نه به نام اصلاح، اموال ایتام را بخورید و نه از ترس فساد، آنان را رها کنید که خداوند مصلح و مفسد را می‌‏شناسد. «وَ اللَّهُ یَعْلَمُ الْمُفْسِدَ مِنَ الْمُصْلِحِ»

۶. اگر بدانیم خداوند افکار و نیات ما را می‌داند، فساد و خلاف نمی‏‌کنیم. «وَ اللَّهُ یَعْلَمُ الْمُفْسِدَ»

۷. تکلیفِ فوق طاقت در اسلام نیست. «لَوْ شاءَ اللَّهُ لَأَعْنَتَکُمْ»

۸. آسان‌گیری دستورات، کاری حکیمانه است. «لَوْ شاءَ اللَّهُ لَأَعْنَتَکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ»
تفسیر صفحۀ ۳۵ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیه ۲۲۱ - تفسیر نور:

«وَ لا تَنْکِحُوا الْمُشْرِکاتِ حَتَّی یُؤْمِنَّ وَ لَأَمَةٌ مُؤْمِنَةٌ خَیْرٌ مِنْ مُشْرِکَةٍ وَ لَوْ أَعْجَبَتْکُمْ وَ لا تُنْکِحُوا الْمُشْرِکِینَ حَتَّی یُؤْمِنُوا وَ لَعَبْدٌ مُؤْمِنٌ خَیْرٌ مِنْ مُشْرِکٍ وَ لَوْ أَعْجَبَکُمْ أُولئِکَ یَدْعُونَ إِلَی النَّارِ وَ اللَّهُ یَدْعُوا إِلَی الْجَنَّةِ وَ الْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ وَ یُبَیِّنُ آیاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ» و با زنان مشرک، ازدواج نکنید تا ایمان آورند و قطعاً کنیز با ایمان از زن (آزاد) مشرک بهتر است؛ اگرچه (زیبایی یا ثروت یا موقعیّت او) شما را به شگفتی درآورد. و به مردان مشرک، زن ندهید تا ایمان آورند و قطعاً برده با ایمان از مرد (آزاد) مشرک بهتر است؛ هر چند (زیبایی و موقعیّت و ثروت او) شما را به شگفتی وادارد. آن مشرکان (شما را) به‌سوی آتش دعوت می‌‏کنند، در‌حالی‌که خداوند با فرمان و دستورات خود، شما را به بهشت و آمرزش فرا می‏‌خواند و آیات خویش را برای مردم روشن می‌‏کند تا شاید متذکّر شوند.
نکته‌های سورۀ بقره - آیه ۲۲۱:

ازدواج با همسران غیر مؤمن، می‌‏تواند تأثیر منفی بر تربیت فرزندان و نسل آیندۀ انسان بگذارد؛ چنان‌که ممکن است آنها عامل جاسوسی برای بیگانه باشند. گرچه آیه دربارۀ ازدواج با غیر مسلمانان است، ولی هر نوع معاشرتی که ایمان انسان را در معرض خطر قرار دهد ممنوع است.
پیام‌های سورۀ بقره - آیه ۲۲۱:

۱. مسلمانان، حق پیوند خانوادگی با کفّار را ندارند. «وَ لا تَنْکِحُوا»

۲. دفع خطر، مهم‌تر از کسب منفعت است.

در ازدواج با مشرک دو احتمال در پیش است:

یکی آنکه مشرک ایمان آورد؛

دیگر آنکه مؤمن مشرک شود.

ازآنجایی‌که خطر مشرک‌شدن مؤمن مهم‌تر است، لذا اسلام ازدواج قبل از ایمان را نهی نموده است. «لا تَنْکِحُوا الْمُشْرِکاتِ حَتَّی یُؤْمِنَّ»

۳. در انتخاب همسر، ایمان اصالت دارد و ازدواج با کفّار ممنوع است. «وَ لَأَمَةٌ مُؤْمِنَةٌ خَیْرٌ»

۴. در ازدواج، فریب جمال، ثروت و موقعیّت دیگران را نخورید. «وَ لَوْ أَعْجَبَتْکُمْ» «وَ لَوْ أَعْجَبَکُمْ»

۵. مقام و مال و جمال، جای ایمان را پر نمی‏‌کند. «وَ لَوْ أَعْجَبَکُمْ»

۶. به ضعیفان و محرومان با ایمان بها داده و با آنان ازدواج کنید. «لَأَمَةٌ مُؤْمِنَةٌ» «لَعَبْدٌ مُؤْمِنٌ خَیْرٌ»

۷. ازدواج می‌تواند وسیله‌‏ای برای دعوت به مکتب باشد. «حَتَّی یُؤْمِنُوا»

۸. غرائز باید در مسیر مکتب کنترل شود. «حَتَّی یُؤْمِنَّ» «حَتَّی یُؤْمِنُوا»

۹. ایمان مایۀ ارزش است، گرچه در بنده و کنیز باشد و شرک رمز سقوط است، گرچه در حر و آزاد باشد. «لَأَمَةٌ مُؤْمِنَةٌ خَیْرٌ مِنْ مُشْرِکَةٍ»

۱۰. پدر، حقّ ولایت بر ازدواج دخترش دارد. در مسئلۀ داماد گرفتن، به پدر خطاب می‌کند که دختر خود را به مشرکان ندهید. «لا تَنْکِحُوا»

۱۱. اوّل ایمان، بعد ازدواج. فکر نکنید شاید بعد از ازدواج ایمان بیاورند. «حَتَّی یُؤْمِنَّ» «حَتَّی یُؤْمِنُوا»

۱۲. از نفوذ عوامل مشرک در تار و پود زندگی مسلمانان، جلوگیری کنید و توجّه به خطرات مختلف این نوع ازدواج‌ها داشته باشید. «أُولئِکَ یَدْعُونَ إِلَی النَّارِ»

۱۳. همسر بد، زمینه‌ساز جهنّم است. «یَدْعُونَ إِلَی النَّارِ»

۱۴. عمل به دستورات الهی، راه رسیدن به بهشت است. «وَ اللَّهُ یَدْعُوا إِلَی الْجَنَّةِ»

۱۵. مغفرت، با توفیق و اذن الهی است. برخلاف مسیحیّت که آمرزش را به دست بزرگان خود می‌دانند. «وَ الْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ»

۱۶. انسان، واقعیات را به‌طور فطری در می‌‏یابد. بیان احکام فقط برای یادآوری است. «لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ»
تفسیر صفحۀ ۳۵ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیه ۲۲۲ - تفسیر نور:

«وَ یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْمَحِیضِ قُلْ هُوَ أَذیً فَاعْتَزِلُوا النِّساءَ فِی الْمَحِیضِ وَ لا تَقْرَبُوهُنَّ حَتَّی یَطْهُرْنَ فَإِذا تَطَهَّرْنَ فَأْتُوهُنَّ مِنْ حَیْثُ أَمَرَکُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ التَّوَّابِینَ وَ یُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِینَ» و از تو دربارۀ حیض (ایام عادت ماهانه زنان) سؤال می‏‌کنند، بگو: آن مایۀ رنج و آزار است؛ پس در حالت قاعدگی از (آمیزش با) زنان کناره‏‌گیری کنید، و با آنها نزدیکی ننمایید تا پاک شوند. پس هنگامی‌که پاک شدند( یا با غسل کردن طاهر شدند)، آن‌گونه که خداوند به شما فرمان داده با آنها آمیزش کنید. همانا خداوند توبه‌کنندگان را دوست دارد و پاکان را نیز دوست دارد.
نکته‌های سورۀ بقره - آیه ۲۲۲:

دربارۀ برخورد با زنان در ایام حیض، یهود بسیار سخت‏‌گیر و نصاری بی‌تفاوت هستند.

در تورات می‌خوانیم: هرکس زن را در حال حیض لمس کند، تا شام نجس است.

رختخواب آن زن نجس و هر کجا بنشیند نجس است. هر کس بستر او را لمس کند باید لباس خود را بشوید. و هر کس چیزی را که او بر آن نشسته لمس کند باید خود را بشوید و تا شام نجس است. و اگر مرد با او هم‌بستر شود تا هفت‌روز نجس است. و اگر روزهای بیشتر از قاعده خون ببیند، نجس است. «تورات، سفر لاویان، از جمله نوزدهم تا بیست و نهم»

در مقابل این حکمِ سخت تورات، نصاری حتّی آمیزش جنسی را در ایّام حیض جایز می‌دانند.

امّا اسلام، راه میانه و اعتدال را برگزیده و در ایّام حیض، تنها آمیزش جنسی را ممنوع دانسته است، و هرگونه معاشرت و نشست و برخاست با زنان هیچ‌گونه مانعی ندارد.

اسلام، دین جامعی است و برای هر یک از سؤال‌های مورد طرح در زندگی بشری پاسخی دارد.

در آیات قبل بارها با جملۀ «یَسْئَلُونَکَ» سؤالات مردم از رسول اکرم صلّی اللَّه علیه و آله را نقل و پاسخ‌های آن را بیان نمود.

گاهی سؤال از جنگ است و گاهی از قمار و شراب، و گاهی از انفاق.

و در این آیه نیز سؤال از مسائل زنان.

این نشانۀ جامعیّت یک مکتب است که حتّی در مورد آمیزش جنسی، احکام دارد و می‌‏فرماید: «مِنْ حَیْثُ أَمَرَکُمُ اللَّهُ» یعنی خداوند در تمام مسائل جزئی و کلّی، مادّی و معنوی فرمان دارد.

زن در ایّام حیض به لحاظ جسمی، آمادگی آمیزش جنسی ندارد و کسالت و اختلال مزاج که برای زن پیش می‌‏آید، او را نسبت به آمیزش بی‌‏نشاط می‌سازد.

همچنین در این ایام که رحم زن در حال تخلیۀ خون است، آمادگی پذیرش نطفه را ندارد و طبق اظهار نظر دانشمندان، ممکن است انتقال آلودگی‌های خون از مجرای مرد، او را برای همیشه عقیم سازد.

در روایات نیز آمده است: اگر فرزندی در این ایام نطفه‌‏اش منعقد شود، به لحاظ جسمی و روحی مشکلاتی خواهد داشت. «وسائل، ج ۲، ص ۵۶۸، تفسیر نورالثقلین، ج ۱، ص ۱۷۸»
پیام‌های سورۀ بقره - آیه ۲۲۲:

۱. انبیا، مرجع و پاسخ‌گوی سؤالات مردم هستند. «یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْمَحِیضِ»

۲. در سؤال کردن، حیا بی‌معنا است. «یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْمَحِیضِ»

۳. بیان دلیل و فلسفۀ احکام، در پذیرش آن مؤثر است. در این آیه ابتدا دلیل حرمت مقاربت را بیان فرموده و سپس دستور به عدم نزدیکی می‌دهد. «هُوَ أَذیً فَاعْتَزِلُوا النِّساءَ»

۴. احکام الهی براساس حفظ مصالح و دفع مفاسد می‌باشد. «هُوَ أَذیً فَاعْتَزِلُوا النِّساءَ فِی الْمَحِیضِ»

۵. قاعدگی، دوره‌ای سخت برای زن است. «هُوَ أَذیً»

۶. کسب لذّت از همسر هم حدّ و مرزی دارد. «فَاعْتَزِلُوا النِّساءَ فِی الْمَحِیضِ»

۷. همسر باید مراعات همسر را بکند. اکنون که او در ناراحتی است، شما کام‌گیری نکنید. «فَاعْتَزِلُوا النِّساءَ فِی الْمَحِیضِ»

۸. آمیزش جنسی باید همراه با رعایت بهداشت باشد. «حَتَّی یَطْهُرْنَ»

۹. در آمیزش با همسر، باید احکام الهی مراعات شود. «فَإِذا تَطَهَّرْنَ فَأْتُوهُنَّ مِنْ حَیْثُ أَمَرَکُمُ اللَّهُ»

۱۰. اگر مقاربتی انجام گرفت و توبه کردید، خداوند شما را می‏‌بخشد. «إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ التَّوَّابِینَ»

۱۱. توبه و برگشت از لغزش، راه محبوبیّت نزد خداوند است. «یُحِبُّ التَّوَّابِینَ»

۱۲. علاقه و محبّت خود را نسبت به نادمان و توبه‌کنندگان اظهار کنیم. «إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ التَّوَّابِینَ»
تفسیر صفحۀ ۳۵ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۲۲۳ - تفسیر نور:

«نِساؤُکُمْ حَرْثٌ لَکُمْ فَأْتُوا حَرْثَکُمْ أَنَّی شِئْتُمْ وَ قَدِّمُوا لِأَنْفُسِکُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّکُمْ مُلاقُوهُ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ» زنان شما کشت‌زار شمایند، هرجا و هرگاه که بخواهید، به کشتزار خود درآیید (وبا آنان آمیزش نمائید) و (در انجام کار نیک) برای خود، پیش بگیرید و از خدا پروا کنید و بدانید که او را ملاقات خواهید کرد، و به مؤمنان بشارت ده.
نکته‌های سورۀ بقره - آیه ۲۲۳:

در این آیه، زنان به مزرعه و کشت‌زاری تشبیه شده‌‏اند که بذر مرد را در درون خود پرورش داده و پس از ۹ ماه، گل فرزند را به بوستان بشری تقدیم می‏‌کنند.

هم‌چنان‌که انسان، بدون کشت و مزرعه از بین می‌رود، جامعۀ بشری نیز بدون وجود زن نابود می‌‏گردد.

زنان وسیلۀ هوس‌بازی نیستند، بلکه رمز بقای نسل بشر هستند. پس لازم است در آمیزش جنسی، هدف انسان تولید یک نسل پاک که ذخیرۀ قیامت است باشد و در چنین لحظات و حالاتی نیز هدف مقدّسی دنبال شود.

جملۀ «وَ اتَّقُوا اللَّهَ» هشدار می‌‏دهد که از راه‌های غیر مجاز، بهرۀ جنسی نبرید و به نحوی حرکت کنید که در قیامت سرافراز باشید و اولاد و نسلی را تحویل دهید که مجسمۀ عمل صالح و خیرات آن روز باشند.
پیام‌های سورۀ بقره - آیه ۲۲۳:

۱. همسر مناسب همچون مزرعۀ مناسب است و سلامت بذر، شرط تولید بهتر است. «نِساؤُکُمْ حَرْثٌ لَکُمْ»

۲. بذر و زمین، هر دو در تولید نقش مهمّی دارند. زن و مرد نیز در بقای نسل آینده نقش اساسی دارند. «حَرْثٌ لَکُمْ»

۳. در کنار ممنوعیّت‌‏های موسمی، بهره‌گیری‌‏های دراز مدّت است. در آیۀ قبل فرمود: «فَاعْتَزِلُوا» در این آیه می‌‏فرماید: «فَأْتُوا حَرْثَکُمْ»

۴. در آمیزش، مرد باید به سراغ زن برود. «فَأْتُوا حَرْثَکُمْ»

۵. غرائز نیز باید جهتِ خدایی بگیرند. اگر هدف از آمیزش، فرزندانی پاک و ذخیره قیامت باشد، آن نیز رنگ الهی می‌‏گیرد. «قَدِّمُوا لِأَنْفُسِکُمْ»

در صحیح بخاری آمده است: اولیای خدا در آمیزش قصد می‌کنند که صاحب فرزندانی جهادگر شوند.

۶. اگر نسل پاک تحویل دهید، خودتان بهره‌مند خواهید شد. «قَدِّمُوا لِأَنْفُسِکُمْ»

۷. زن، نه کالاست و نه منشأ تاریکی، بلکه او بنیان‌گذار آبادی‌ها و سرمایه‌‏گذار تاریخ و فرستندۀ هدایای اخروی است. «نِساؤُکُمْ حَرْثٌ لَکُمْ»، «قَدِّمُوا لِأَنْفُسِکُمْ»

۸. زاد و ولد، هدف اصلی ازدواج است. «قَدِّمُوا لِأَنْفُسِکُمْ»

۹. در مسائل جنسی، تقوا را مراعات کنید. «فَأْتُوا حَرْثَکُمْ» «وَ اتَّقُوا اللَّهَ»

۱۰. خواسته‌های نفسانی باید با تقوا کنترل شود. «أَنَّی شِئْتُمْ» «وَ اتَّقُوا اللَّهَ»

۱۱. ایمان به آخرت، بهترین وسیلۀ رسیدن به تقوا می‌‏باشد. «اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّکُمْ مُلاقُوهُ»
تفسیر صفحۀ ۳۵ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیه ۲۲۴ - تفسیر نور:

«وَ لا تَجْعَلُوا اللَّهَ عُرْضَةً لِأَیْمانِکُمْ أَنْ تَبَرُّوا وَ تَتَّقُوا وَ تُصْلِحُوا بَیْنَ النَّاسِ وَ اللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ» برای نیکی کردن و پروا داشتن و اصلاح بین مردم، خدا را دستاویز سوگندهای خود قرار ندهید. همانا خداوند شنوا و دانا است.
نکته‌های سورۀ بقره - آیه ۲۲۴:
شأن نزول - سورۀ بقره - آیه ۲۲۴:

در تفاسیر متعدّد از جمله مجمع‌البیان و روح‌البیان در شأن نزول این آیه آمده است که میان داماد و دخترِ یکی از یاران پیامبر اکرم صلّی اللَّه علیه و آله به نام عبد اللّه‌بن‌رواحه اختلافی پیش آمد، او سوگند یاد کرد که برای اصلاح کار آنها هیچ دخالتی نکند.

آیه نازل شد و اینگونه سوگندها را ممنوع ساخت.

کلمه «أیمان» جمع «یمین» به‌معنای سوگند و کلمۀ «عُرْضَةً» به‌معنای «در معرض قرار دادن» است.

سوگند را وسیله‌ای برای توجیه و فرار از مسئولیّت خود قرار ندهید و به هر مناسبتی از خداوند و نام مقدّس او خرج نکنید، این کار خود نوعی جرأت و بی‌‏ادبی است.

امام صادق علیه‌السّلام فرمود: «لا تحلفوا بالله صادقین و لا کاذبین» نه راست و نه دروغ، به خدا سوگند یاد نکنید. «بحار، ج ۷۶، ص ۴۷»
پیام‌های سورۀ بقره - آیه ۲۲۴:

۱. احترام نام خداوند و مقدّسات باید حفظ شود. «وَ لا تَجْعَلُوا اللَّهَ عُرْضَةً لِأَیْمانِکُمْ»

۲. سوگند، نباید مانع انجام کار نیک و اصلاح میان مردم قرار گیرد. «لا تَجْعَلُوا اللَّهَ عُرْضَةً لِأَیْمانِکُمْ»

۳. ارزش‌های والا و کارهای خیر، نباید با بهانه‌های بی‌‏جا ترک شوند. «أَنْ تَبَرُّوا»

۴. به‌هوش باشید که خداوند گفتارها را می‌شنود و ناگفته‌ها را نیز می‌‏داند. برای هر سخن و فکری، حسابی باز کنید. «سَمِیعٌ عَلِیمٌ»

منبع: محسن قرائتی، تفسیر نور، ج۱، ص ۳۴۸ - ۳۵۶.

بسم الله الرحمن الرحیم

تفسیر سوره مبارکه انعام آیه ۱۳۶

وَجَعَلُوا لِلَّهِ مِمَّا ذَرَأَ مِنَ الْحَرْثِ وَالْأَنْعَامِ نَصِیبًا فَقَالُوا هَذَا لِلَّهِ بِزَعْمِهِمْ وَهَذَا لِشُرَکَائِنَا فَمَا کَانَ لِشُرَکَائِهِمْ فَلَا یَصِلُ إِلَى اللَّهِ وَمَا کَانَ لِلَّهِ فَهُوَ یَصِلُ إِلَى شُرَکَائِهِمْ سَاءَ مَا یَحْکُمُونَ ﴿۱۳۶﴾
۱۳۶ - و (مشرکان ) سهمى از آنچه خداوند آفریده از زراعت و چهارپایان براى او قرار دادند و گفتند - به گمان آنها - این مال خدا است و این مال شرکاى ما (یعنى بتها) است ، آنچه مال شرکاى آنها بود به خدا نمى رسید، ولى آنچه مال خدا بود به شرکایشان مى رسید (و اگر سهم بتها مواجه با کمبودى مى شد مال خدا را به آنها مى دادند اما عکس آنرا مجاز نمى دانستند !) چه بد حکم مى کنند (که علاوه بر شرک ، حتى خدا را کمتر از بتها مى گرفتند) !

They set aside for Allah a share of what He has created of tilth and cattle saying: 'This is for Allah so they claim and this for our associates (gods). ' The share of their associates never reaches Allah, but the share of Allah reaches their associates. How evil they judge! (136)

تفسیر
بار دیگر براى ریشه کن ساختن افکار بت پرستى از مغزها به ذکر عقائد و رسوم و آداب و عبادات خرافى مشرکان پرداخته و با بیان رسا خرافى بودن آنها را روشن مى سازد.
نخست مى گوید: (کفار مکه و سایر مشرکان سهمى از زراعت و چهارپایان خود را براى خدا و سهمى نیز براى بتها قرار مى دادند، و مى گفتند این قسمت مال خدا است ، و اینهم مال شرکاى ما یعنى بتها است (و جعلوا لله مما ذرا من الحرث و الانعام نصیبا فقالوا هذا لله بزعمهم و هذا لشرکائن
گرچه در آیه تنها اشاره به سهم خداوند شده است ، ولى از جمله هاى بعد استفاده مى شود که سهمى براى خدا و سهمى براى بتها قرار مى دادند، در روایات آمده است که : مصرف سهمى که براى خدا قرار داده بودند، کودکان و مهمانان بودند و از آن براى این کار استفاده مى کردند و اما سهمى که از زراعت و چارپایان براى بتها قرار داده بودند مخصوص خدمه و متولیان بت و بتخانه و مراسم قربانى و استفاده خودشان بود.
و تعبیر به (شرکائنا) (شریکهاى ما) براى بتها به خاطر آن است که آنها را شریک اموال و سرمایه و زندگى خویش مى دانستند.
تعبیر به (مما ذرا) (از آنچه خدا خلق کرده ) در حقیقت اشاره به ابطال عقیده آنها است .
زیرا این اموال همگى مخلوق خدا بودند، چگونه سهمى از آنها براى خدا قرار مى دادند و سهمى براى بتها.
سپس اشاره به داورى عجیب آنها در این باره کرده و مى گوید(سهمى را که براى بتها قرار داده بودند هرگز به خدا نمى رسید و اما سهمى را که براى خدا قرار داده بودند به بتها مى رسید) (فما کان لشرکائهم فلا یصل الى الله و ما کان لله فهو یصل الى شرکائهم ).
در اینکه منظور از این جمله چیست میان مفسران گفتگو است ولى همه آنها تقریبا به یک حقیقت بر مى گردند و آن این است : هر گاه بر اثر حادثه اى قسمتى از سهمى که براى خدا از زراعت و چهارپایان قرار داده بودند آسیب مى دید و نابود مى شد مى گفتند مهم نیست خداوند بى نیاز است ، اما اگر از سهم بتها از بین میرفت سهم خدا را به جاى آن قرار مى دادند و مى گفتند: بتها نیاز
بیشترى دارند.
همچنین اگر آب از مزرعه اى که سهم خدا بود به مزرعه سهم بتها نفوذ مى کرد مى گفتند مانعى ندارد خدا بى نیاز است ، اما اگر قضیه به عکس میشد جلو آن را مى گرفتند و مى گفتند بتها احتیاج بیشترى دارند.
در پایان آیه با یک جمله کوتاه این عقیده خرافى را محکوم مى سازد و مى گوید:(چه بد حکم مى کنند) (ساء ما یحکمون ).
دلیل بر زشتى کار آنها علاوه بر اینکه بت پرستى از ریشه فاسد و بى اساس بود چند موضوع است :
۱ - با اینکه همه چیز مخلوق خدا است ، و ملک مسلم او است ، و حاکم و مدبر و حافظ همه موجودات او مى باشد، آنها تنها سهمى از آن را به خدا تخصیص مى دادند گویا مالک اصلى آنها بودند و فقط حق تقسیم به دست آنها بود! (همانطور که گفتیم جمله (مما ذرا) اشاره به این واقعیت است ).
۲ - آنها در این تقسیم جانب بتها را مقدم مى داشتند لذا هر آسیبى متوجه سهم خدا مى شد مهم نبود اما آسیبهائى که متوجه سهم بتها مى شد به وسیله سهم خدا جبران میکردند و آن را گرفته به بتها مى دادند که در آیه اشاره به آن شده است ، و این یکنوع امتیاز و برترى براى بتها نسبت به خداوند بود!!
۳ - از بعضى از روایات استفاده مى شود که آنها براى سهم بتها اهمیت خاصى قائل بودند و لذا متولیان و خدمه بت و خود بت پرستان از سهم آنها مى خوردند و سهم خدا را تنها به بچه ها و میهمانان مى دادند. و قرائن نشان مى دهد که گوسفندهاى چاق و فربه و غلات خوب مال بتها بود تا بتوانند به اصطلاح شکمى از عزا در آورند.
همه اینها نشان مى دهد که آنها در تقسیم حتى براى خداوند به اندازه بتها ارزش قائل نبودند چه حکمى از این زشتتر و ننگینتر که انسان قطعه سنگ
و چوب بى ارزشى را بالاتر از آفریننده جهان هستى فکر کند، آیا انحطاط
فکرى از این بالاتر تصور مى شود؟!

منبع (ادامه ...):

https://t.me/fazylatha

«قَالَ مُوسَی إِلَهِی فَمَا جَزَاءُ مَنْ وَصَلَ رَحِمَهُ قَالَ یَا مُوسَی أُنْسِی لَهُ أَجَلَهُ وَ أُهَوِّنُ عَلَیْهِ سَکَرَاتِ الْمَوْتِ وَ یُنَادِیهِ خَزَنَةُ الْجَنَّةِ هَلُمَّ إِلَیْنَا فَادْخُلْ مِنْ أَیِّ أَبْوَابِهَا شِئْت ؛ حضرت موسی در مناجاتش پرسید: معبودا پاداش کسی که صله رحم کند چیست؟ خداوند متعال فرمود: عمرش را دراز کنم و سکرات موت را بر او آسان کنم و خازنان بهشت، او را فریاد کنند: بشتاب نزد ما و از هر در، که خواهی وارد شو».

مقام حضرت خدیجه سلام الله علیها

رسول خدا صلّی الله علیه وآله فرمود

إنَّ جَبْرَئِیلَ علیه السلام قَالَ لِی لَیْلَةَ أُسْرِیَ بِی حِینَ رَجَعْتُ وَ قُلْتُ یَا جَبْرَئِیلُ هَلْ لَکَ مِنْ حَاجَةٍ قَالَ حَاجَتِی أَنْ تَقْرَأَ عَلَى خَدِیجَةَ مِنَ اللَّهِ وَ مِنِّی السَّلَامَ

در شب معراج در هنگام بازگشت به جبرئیل گفتم: «ای جبرئیل! حاجتی داری؟» گفت: «حاجتم این است که به خدیجه از جانب خدا واز جانب من سلام برسانی»

بحارالانوار» ج ۱۶

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

https://farsi.khamenei.ir/newspart-index?tid=26000

https://www.golzar.info/331682

امام خامنه ای:

دشمن در رأس نقشه‌هایش تبلیغات است؛ ‌ به قول خودشان پروپاگاندا است. علاجِ پروپاگاندا «تبیین» است، تبیین حقیقت از زبانهای مختلف، از حنجره‌های مختلف، با تعبیرات مختلف، با ابتکارات مختلف؛‌ تبیین. وسوسه‌ای را که روی آن جوان یا نوجوان اثر میگذارد، چه میتواند برطرف کند؟ باتوم که نمیتواند برطرف کند،؛ آن وسوسه را تبیین میتواند برطرف کند ... 1401/10/19

شهید مدافع حرم شهید رحمان حیدری

شـهادت: 1393/05/22 | سوریه حلب

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

شهید همت: در زمان غیبت اطاعت محض از ولایت فقیه داشته باشید ...

شهید همت:

من متنفر بودم و هستم از انسانهای سازش کار و بی تفاوت و متاسفانه جوانانی که شناخت کافی از اسلام ندارند و نمی دانند برای چه زندگی می کنند و چه هدفی دارند و اصلا چه می گویند بسیارند. ای کاش به خود می آمدند. از طرف من به جوانان بگوئید چشم شهیدان و تبلور خونشان به شما دوخته است بپاخیزید و اسلام را و خود را دریابید…

شهید علی اکبر امین‌طباردرزی

شهادت: 21 اردیبهشت 1361 در کوشک

بخشی از وصیت نامه:

مادر! اگر من نتوانستم به زیارت حسین(ع) بیایم ... از طرف من و همه شهیدان از صدر اسلام تاکنون قبر امام حسین(ع) را زیارت کن ...

دعا کنید که خداوند مرا در زمره شهیدان اصیل درگاهش قرار دهد و مرا غسل ندهید و کفن نکنید، چون رهبرم حسین(ع) نه کفن داشت و نه غسل.

http://www.khatesorkh.ir/index.php?martyr_id=1154

شهید اسرافیل کلهر

شهادت: 21 فروردین سال 1363، در جزیره مجنون

بخشی از وصیت نامه

خدایا! من اگر به جبهه آمدم، فقط برای رضای تو بود و از دستورات فرستاده‌ات و قرآن پیروی کردم. خدایا! مرا در صراط مستقیمت یاری‌نما و دیدار روی مهدی (عج) را در این ایام نصیبم فرما.

دعا زیاد بخوانید و امام عزیز، رزمندگان و جانبازان را دعا و سعی کنید همیشه وحدت خود را حفظ نمایید و نگذارید تبلیغات و شایعات منافقین، مشرکین و ملحدین، صفوف یکپارچه شما را بشکند و خدای ناخواسته لطمه‌ای به انقلاب و اسلام بخورد ...

از دروغ، تهمت و غیبت بپرهیزید؛ که باعث خُرد و متفرق شدن اسلام می‌شود و در روز قیامت نمی‌توانید جوابگوی اعمال‌تان باشید ...

شهید حمیدرضا آرونی کاشی

شهادت: 21 اسفندماه 1362 در جزیره مجنون

بخشی از وصیت نامه:

ای مردم! بیاید جهان را با تمام ظواهر فریبانه‌اش کنار بگذاریم، بیایید به بندگی الله رویم، بیایید راهی رویم که حسین و یارانش رفت، بیایید راهی رویم که بهشتی و سردارنش رفت، بیایید راهی رویم که رجایی و باهنرش رفت، راه نور، راه فلاح و رستگاری در لقای لله. بیایید دنیا را برای آخرتش بخواهیم ...

التماس دعا



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , دفاع مقدس , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , قرآن کریم , تفسیر سوره مبارکه بقره , سوره مبارکه انعام , احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) , شهدای انقلاب اسلامی , ,
:: برچسب‌ها: تفسیر صفحۀ ۳۵ قرآن کریم , سوره بقره , خداوند , مفسد , مصلح , تفسیر نور , تفسیر سوره مبارکه انعام , تفسیر سوره انعام , سوره انعام , سوره مبارکه انعام , تفسیر قرآن کریم , تفسیر قرآن , پاداش کسی که صله رحم کند , پاداش , صله رحم , سکرات موت , مقام حضرت خدیجه سلام الله علیها , حضرت خدیجه سلام الله علیها , شب معراج , جبرئیل , رسول خدا صلّی الله علیه و آله , دشمن , نقشه دشمن , تبلیغات , تبلیغات دشمن , پروپاگاندا , تبیین , شهید همت , غیبت , اطاعت محض , ولایت فقیه , متنفر , شهید علی اکبر امین‌طباردرزی , شهید اسرافیل کلهر , شهید حمیدرضا آرونی کاشی , یا زهرا سلام الله علیها , ظهور , امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

یا زهراء سلام الله علیها

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ‌ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ‌ أَنَّ الْأَرْ‌ضَ یَرِ‌ثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ

و در حقیقت، در زبور پس از تورات نوشتیم که زمین را بندگان شایسته ما به ارث خواهند برد.

سوره مبارکه انبیاء آیه ۱۰۵

منبع (ادامه ...)

بسم الله الرحمن الرحیم

تفسیر سوره مبارکه انعام آیه ۹۲

و هذا کتاب اءنزلناه مبارک مصدق الذى بین یدیه و لتنذر اءم القرى و من حولها و الذین یؤ منون بالاخرة یؤ منون به و هم على صلاتهم یحافظون(۹۲)

ترجمه :
۹۲ - و این کتابى است که آنرا نازل کردیم ، کتابى است پر برکت که آنچه را پیش از آن آمده تصدیق میکند، (آنرا فرستادیم تا مردم را به پاداشهاى الهى بشارت دهى ) و براى اینکه (مردم ) ام القرى (مکه ) و آنها که گرد آن هستند بترسانى ، آنها که به آخرت ایمان دارند به آن ایمان مى آورند و مراقب نمازهاى خویش مى باشند.

بسم الله الرحمن الرحیم

تفسیر
در تعقیب بحثى که در باره کتاب آسمانى یهود در آیه گذشته عنوان شد در اینجا به قرآن که یک کتاب دیگر آسمانى است اشاره میشود، و در حقیقت ذکر تورات مقدمه اى است براى ذکر قرآن تا تعجب و وحشتى از نزول یک کتاب آسمانى ، بر یک بشر، نکنند.
نخست مى گوید: این کتابى است که ما آن را نازل کردیم (و هذا کتاب انزلناه ).
کتابى است بسیار پر برکت ، زیرا سرچشمه انواع خیرات و نیکیها و پیروزیها
است (مبارک ).
به علاوه کتبى را که پیش از آن نازل شده اند همگى تصدیق مى کند (مصدق الذى بین یدیه ).
منظور از اینکه قرآن کتب مقدسه پیشین را تصدیق مى کند آن است که تمام نشانه هائى که در آنها آمده است بر آن تطبیق مى نماید.
و به این ترتیب دو نشانه بر حقانیت قرآن در دو جمله گذشته بیان گردیده یکى وجود نشانه هائى که در کتب پیشین از آن خبر داده شده ، و دیگر محتواى خود قرآن که هر گونه خیر و برکت و وسیله سعادت در آن آمده است ، بنابراین هم از نظر محتوا و هم از نظر اسناد و مدارک تاریخى نشانه هاى حقانیت در آن آشکار است . سپس هدف نزول قرآن را چنین توضیح مى دهد که آن را فرستادیم تا ام القرى (مکه ) و تمام آنها که در گرد آن هستند، انذار کنى و به مسؤلیتها و وظائفشان آگاه سازى (و لتنذر ام القرى و من حولها)
و از آنجا که انذار یعنى توجه دادن به مسؤلیتها و ترساندن از ترک وظائف مهمترین برنامه قرآن مخصوصا در برابر اشخاص سرکش و طغیانگر است تنها به این قسمت اشاره شده است .
و در پایان آیه مى گوید: کسانى که به روز رستاخیز و حساب و پاداش اعمال ایمان دارند به این کتاب ایمان خواهند آورد و مراقب نمازهاى خود خواهند بود
(و الذین یؤ منون بالاخرة یؤ منون به و هم على صلوتهم یحافظون)

نکته ها
در اینجا به چند مطلب باید توجه داشت :
۱ - اسلام یک آئین جهانى است

آیات مختلف قرآن به خوبى گواهى مى دهد که اسلام یک آئین جهانى است ، تعبیراتى مانند لانذرکم به و من بلغ (هدف من این است که همه شما و کسانى را که سخنم به آنها میرسد با قرآن انذار کنم ) (انعام - 19) و ان هو الا ذکرى للعالمین (این قرآن وسیله تذکر جهانیان است ) (انعام - 90)و قل یا ایها الناس انى رسول الله الیکم جمیعا (بگو اى مردم ! من رسول خدا به سوى همه شما هستم ) (اعراف 158) و امثال آن که در قرآن فراوان است گواه این حقیقت است و جالب اینکه بسیارى از این آیات در مکه یعنى در آن موقع که هنوز اسلام از محیط این شهر تجاوز نکرده بود نازل گردید.
ولى با توجه به آیه مورد بحث این سؤال پیش مى آید که چگونه هدف بعثت پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) انذار و هدایت مردم مکه و کسانى که پیرامون آن هستند ذکر شده ؟ آیا این با جهانى بودن اسلام منافات ندارد؟

اتفاقا این ایراد از بعضى از یهود و بعضى دیگر از پیروان مذاهب دیگر نقل شده است و به گمان خود حربه محکمى در برابر جهانى بودن اسلام یافته اند که آنرا در منطقه خاصى ، محدود مى سازد (یعنى مکه و اطراف مکه ).

پاسـخ :
این ایراد با توجه به دو نکته کاملا روشن میشود، و نه تنها این آیه منافات با جهانى بودن اسلام ندارد بلکه مى توان گفت یکى از دلائل جهانى بودن آن است :
۱ - قریه در زبان قرآن ، به معنى هر گونه آبادى است اعم از اینکه شهر بزرگ باشد و یا کوچک و یا روستا، مثلا در سوره یوسف از زبان برادران و در مقابل پدر چنین میخوانیم : و اسئل القریة التى کنا فیها: از قریه اى که در آن بودیم سؤ ال کن و میدانیم که این سخن را پس از بازگشت از پایتخت مصر و ماجراى توقیف برادر آنها بنیامین از طرف دستگاه عزیز مصر بوده است ، و همچنین میخوانیم : و لو ان اهل القرى آمنوا و اتقوا لفتحنا علیهم برکات من السماء و الارض : اگر مردمى که در آبادیهاى روى زمین زندگى میکنند، ایمان بیاورند و تقوا پیشه کنند برکات از آسمان و زمین بر آنها خواهیم گشود بدیهى است منظور در اینجا خصوص روستاها نیست بلکه همه نقاط مسکونى جهان را شامل مى شود.
از طرف دیگر در روایات متعددى مى خوانیم خشکیهاى زمین از زیر خانه کعبه گسترده شدند، و از آن بنام دحو الارض (گسترش زمین ) یاد شده است . این را نیز میدانیم که در آغاز بر اثر بارانهاى سیلابى تمام کره زمین از آب پوشیده بود، آبها تدریجا فرو نشستند و در نقاط پست زمین قرار گرفتند و خشکیها تدریجا از زیر آب ، سر بر آوردند، طبق روایات اسلامى نخستین نقطه اى که از زیر آب سر بر آورد، سرزمین مکه بود.
و اگر ارتفاع این سرزمین در حال حاضر بلندترین ارتفاع زمینهاى دنیا نیست هیچگونه منافاتى با این سخن ندارد، زیرا از آن روز صدها ملیون سال میگذرد و تاکنون وضع نقاط روى زمین به کلى دگرگون شده ، بعضى از کوهها در اعماق اقیانوسها قرار گرفته و بعضى از اعماق اقیانوسها تبدیل به قله کوه شده است و این
از مسلمات علم زمین شناسى و جغرافیاى طبیعى است .
۲ - کلمه ام همانطور که سابق نیز گفتیم به معنى اصل و اساس و ابتداء و آغاز هر چیزى است .
با توجه به آنچه گفته شد روشن مى شود که اگر به مکه ام القرى مى گویند به خاطر این است که اصل و آغاز پیدایش تمام خشکى هاى روى زمین است و بنابراین و من حولها (کسانى که پیرامون آن هستند) تمام مردم روى زمین را شامل مى شود.
آیات گذشته پیرامون جهانى بودن اسلام نیز این تفسیر را تایید میکند، همچنین نامه هاى فراوانى که پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) براى زمامداران بزرگ دنیا مانند کسرى و قیصر نوشت و شرح آن در جلد دوم تفسیر نمونه صفحه 452 گذشت گواه دیگرى بر این موضوع میباشد.
۲- ارتباط ایمان به قرآن و ایمان به آخرت
در آیه فوق مى خوانیم : کسانى که ایمان به آخرت دارند، به قرآن ایمان مى آورند، یعنى میدانند این جهان مقدمه اى است براى جهان دیگر، و همانند مزرعه و یا دانشگاه و یا تجارتخانه است ، و در هر حال بدون یک سلسله قوانین و برنامه ها و آئین نامه و فرستادن انبیا رسیدن به آن هدف عالى و آماده شدن براى آن روز ممکن نیست .
و به تعبیر دیگر با اینکه خداوند انسان را براى تکامل در این جهان فرستاده و منزلگاه اصلى او جهان دیگر است ، اگر پیامبران و کتب آسمانى براى او نفرستد نقض غرض کرده است و به این ترتیب از ایمان به خدا و معاد، ایمان به نبوت انبیاء و کتب آسمانى نتیجه گرفته مى شود. (دقت کنید)
۳- اهمیت نماز
در آیه فوق از میان تمام دستورات دینى تنها اشاره به نماز شده است و همانطور که میدانیم نماز مظهر پیوند با خدا و ارتباط با او است و به همین دلیل از همه عبادات برتر و بالاتر است ، و به عقیده بعضى هنگام نزول این آیات تنها فریضه اسلامى همین نماز بود.

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

 امیرالمومنین امام علی(علیه السلام) :

هر روزی که در آن نافرمانی خداوند متعال نشود عید است.

نهج البلاغه حکمت 428

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

 امام صادق‏ (علیه السلام) :

ما مِن یَومِ نَیروزٍ إلاّ و نَحنُ نَتَوقَّعُ فِیهِ الفَرَجَ لأِنَّهُ مِن أیّامِنا و أیّامِ شِیعَتِنا.

هیچ نوروزی‏ نیست مگر آن‏که ما در آن روز منتظر فرج قائم آل‏ محمّد(صلی الله علیه وآله) هستیم ؛ چرا که نوروز از روزهای ما و شیعیان ما است

مستدرک الوسائل ، ج 6 ، ص 352

ویژه نامه باب حاجات (به مناسبت سال روز ولادت امام کاظم علیه السلام)

حصار ولایت علی‌بن‌ابی‌طالب(ع)

آیت‌الله امام خامنه‌ای: «ولایت علی‌بن‌ابی‌طالب یعنی چه؟ یعنی در افکارت پیرو علی باشی، در افعالت پیرو علی باشی، تو را با علی‌بن‌ابی‌طالب علیه‌السلام رابطه‌ای نیرومند، مستحکم، خلل‌ناپذیر پیوند زده باشد، از علی جدا نشوی، این معنای ولایت است. خوب فهمیدید ولایت چیست؟ اینجاست که می‌فهمیم معنای این حدیث را: «وَلایَةُ عَلیِّ بنِ اَبی طالِبٍ حِصنی» ولایت علی‌بن‌ابی‌طالب حصن و حصار من است ـ از قول خدا ـ «فَمَن دَخَلَ حِصنِی اَمِنَ مِن عَذابِی» هر که داخل این حصار شد، از عذاب خدا مصون و مأمون خواهد ماند. بسیار حرف جالبی‌ست. یعنی چه؟ یعنی مسلمان‌ها، پیروان قرآن، اگر هم از لحاظ فکر و اندیشه و هم از لحاظ عمل و تلاش و فعالیت، متصل به علی‌بن‌ابی‌طالب باشند، از عذاب خدا مصون و محفوظند. مگر جز این است؟ مگر غیر از این است؟ اگر علی‌بن‌ابی‌طالب امروز شناخته بشود، بعد که شناخته شد، بنده و جنابعالی مثلش عمل کنیم، آن‌وقت ولایت پیدا می‌کنیم؛ ولایت یعنی این.» جلسه ۲۴، کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن

تمسک به ولایت امیرالمؤمنین

حضرت آیت‌الله امام خامنه‌ای: «یک عده‌ای خیال می‌کنند ولایت ائمه، یعنی فقط ائمه را دوست بداریم و چقدر اشتباه می‌کنند؛ چقدر اشتباه می‌کنند! فقط دوست داشتن نیست و الا مگر در عالَم اسلام کسی پیدا می‌شود که ائمه معصومینِ خاندان پیغمبر را دوست ندارد؟ پس همه ولایت دارند؟ ... نه آقا! ولایت غیر از این حرفهاست. ولایت بالاتر از اینهاست، که ولایت علی‌بن‌ابی‌طالب و ولایت ائمه را اگر فهمیدیم چیست، آن‌وقت حق داریم به خودمان برگردیم، ببینیم آیا ما ولایت داریم یا نه؟ آن‌وقت اگر دیدیم نداریم، از خدا بخواهیم و بکوشیم که ولایت ائمه را به دست بیاوریم...
همیشه در ایام عید غدیر، معمول است این را می‌خوانند مردم: «اَلحَمدُ لِلهِ الَّذی جَعَلنا مِنَ المُتمَسِّکین بِوِلایَةِ عَلیِّ بنِ اَبی طالِبٍ عَلَیهِ السَّلام» بنده به دوستانم غالباً این‌جور می‌گویم، می‌گویم نگویید «اَلحَمدُ لِلهِ الَّذی جَعَلنا»، می‌ترسم دروغ باشد، بگویید: «اَللّهُمَّ اجعَلنا مِنَ المُتمَسِّکین بِوِلایَةِ عَلیِّ بنِ اَبی طالِبٍ عَلَیهِ السَّلام» خدایا ما را از متمسکین به ولایت قرار بده.»

خط حزب‌الله ۴۰۰ | پیام غدیر؛ اهمیت حکومت اسلامی

حضرت امام موسی کاظم (علیه‌السلام) / باب‌الحوائج/ کاظمین/ هارون‌الرشید/ کظم غیظ / موسی بن جعفر

انسان ۲۵۰ ساله | امام کاظم علیه‌السلام و مبارزه با زره تقیه

حضرت آیت اللهدامام خامنه ای:
یکی از نزدیکان امام میگوید دیدم در اتاق خصوصی ‌موسیبن‌جعفر سه چیز است: شمشیری هست که نشان میدهد هدف، جهاد است. لباس خشنی هست که نشان میدهد وسیله، زندگی خشونت‌بارِ رزمی و انقلابی است و ‌قرآنی هست که نشان میدهد هدف، این است؛ میخواهیم به زندگی قرآن برسیم با این وسائل و این سختیها را هم تحمل کنیم. ببینید چه چیز سمبلیک و چه نشانه‌ی زیبائی است!
خطبه‌های نماز جمعه تهران ۱۳۶۴/۰۱/۲۳

https://farsi.khamenei.ir/photo-index?year=1381

حضرت آیت الله امام خامنه ای:

گاهی فضیلت جانبازان از شهدا بیشتر است
یکوقت در مورد جانبازها فکر میکردم، که به نظرم رسید گاهی فضیلت آنها از شهدا هم بیشتر است. جانباز کسی است که بعد از آن‌که قسمتی از بدنش را در راه خدا داد و عضو یا اعضای شهیدی را با خودش همراه کرد و در بقیه‌ی مدت زندگی و عمرش هم متقی و شکرگزار بود و عمل صالح انجام داد، خدای متعال در مورد این‌گونه از مجروحین جنگ در قرآن میفرماید: «الّذین استجابوا للَّه و الرّسول من بعد ما اصابهم القرح للّذین احسنوا منهم و اتّقوا اجر عظیم». کلمه‌ی «عظیم» در پایان این آیه‌ی شریفه، قابل تأمل است.
سخنرانی در مراسم بیعت گروه کثیری از جانبازان ۲۸/۰۴/۱۳۶۸

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=7525

جانباز شهید حسین عابدین زاده بیدگلی

بخشی از وصیت نامه شهید سید جلیل یوسفی

بخشی از وصیت نامه شهید محمد علی ولی زاده

بخشی از وصیت نامه شهید مدافع حرم شهید سید احسان میر سیار:

ای مردم بیدار شوید که وقت تنگ است و آن روزی که ما پرونده اعمال خود روبرو شویم نزدیک است. ای انسان‌ها جنگی دوباره رخ داده جنگی بس خطرناک تر از جنگ نظامی. درجنگ دیروز ما خمپاره‌ها، موشک‌ها، هواپیماها، تانک‌ها و گلوله‌ها دیده می‌شدند. اما در جنگ امروز آنها نامرئی هستند و قدرت تخریب آنها چندین برابر شده. امروز همه آنها بر امواج ماهواره‌ای سوارمی‌شوند و روی گیرنده‌های تلویزیون‌های ما می‌نشینند و بدون اینکه خودما احساس کنیم جوانان مارازجرکش می‌کنند. خشاب گلوله‌های امروزکاست نوارهایی است که از آن دوردست‌ها شلیک می‌شوند و تمامی این گلوله‌ها درقلب جوان‌های ما جای می‌گیرد و آنها را ازپای در می‌آورد ...

شهید صفرعلی آقکندی

شهید رضا آلاچمنی

شهید محمد اقایی

شهید مدافع حرم شهید محمد مهدی حسان ابوحمدان
(هیثم)

شهید امیر کیوانلو

 

کانال فضیلتها | کانال طاووس الجَنَّه | کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز)

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی:

https://raisi.ir/

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

*****

التماس دعا



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , دفاع مقدس , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , حوزه‌های علمیه , حجاب , قرآن کریم , سوره مبارکه انعام , احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) , شهدای انقلاب اسلامی , ,
:: برچسب‌ها: تفسیر سوره مبارکه انعام , تفسیر , سوره مبارکه انعام , سوره مبارکه انعام , تفسیر سوره انعام , سوره انعام , امیرالمومنین امام علی (علیه السلام) , امیرالمومنین , امام علی (علیه السلام) , نافرمانی , خداوند متعال , عید , امام صادق‏ (علیه السلام) , نوروز , شیعیان , ولادت امام کاظم علیه السلام , ولایت , ولایت امیرالمؤمنین , امام خامنه‌ای , پیام غدیر , اهمیت حکومت اسلامی , انسان ۲۵۰ ساله , امام کاظم علیه‌السلام , زره , تقیه , مبارزه , جانباز شهید , شهید سید جلیل یوسفی , شهید محمد علی ولی زاده , شهید مدافع حرم , شهید سید احسان میر سیار , جنگ نرم , شهید صفرعلی آقکندی , شهید رضا آلاچمنی , شهید محمد اقایی , شهید محمد مهدی حسان ابوحمدان , هیثم , شهید امیر کیوانلو , یا زهرا سلام الله علیها , ظهور , امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

یا زهراء سلام الله علیها

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ‌ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ‌ أَنَّ الْأَرْ‌ضَ يَرِ‌ثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ

و در حقيقت، در زبور پس از تورات نوشتيم كه زمين را بندگان شايسته ما به ارث خواهند برد.

سوره مبارکه انبیاء آیه ۱۰۵

منبع (ادامه ...)

فضیلت و خواص سوره انشقاق

هشتاد و چهارمین سوره قرآن کریم است که مکی ودارای 25 آیه است.

در فضیلت این سوره از رسول خدا صلی الله علیه و آلهوسلم نقل شده است: هر کس سوره انشقاق را قرائت نماید خداوند از اینکه در روز قیامت نامه اعمالش از پشت سرش به او داده شود او را نگه می دارد.(1)

امام صادق علیه السلام نیز فرمودند: هر کس سوره انشقاق را قرائت نماید و ان را د رنمازهای واجب و مستحب خود مداوم بخواند خداون حاجت هایش را برآورده می سازد و چیزی بین او و خداوند فاصله نمی اندازد و در روز محاسبه مردم از نگاه و عنایت خداوند برخوردار می شود.(2)

آثار و برکات سوره

1) آمرزش گناهان

رسول خدا صلی الله علیه واله وسلم فرمودند: هر کس در شب چهارشنبه چهار رکعت نماز بخواند –دو نماز دو رکعتی- و در هر رکعت بعد از حمد سوره «انشقاق» را قرائت نماید.از گناهانش چنان خارج می شود مانند روز ولادتش و خداوند برای او به ازای هر حروف قرآن که می خواند عبادت یک سال را می نویسد.(3)

2) آسان شدن زایمان

رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: اگر سوره انشقاق را برای زنی که زایمانش سخت شده بنویسند و بر او بیاویزند یا برای او بخوانند به زودی فارغ می شود.(4)

امام صادق علیه السلام نیز فرمودند: سوره انشقاق را برای زنی که درد زایمان گرفته بنویسند و بر او آویزان کنند به زودی زایمان می کند ولی انجام دهنده این عمل باید پس از زایمان به سرعت این سوره را از ایشان بردارد. همچنین اگر این سوره را بر حیوان بیاویزند آن را از همه آفات نگه می دارد و اگر بر دیوار منزل نوشته شود از شرور و آفات دور نگه می دارد.(5)

__________________

پی نوشت:

(1) مجمع البیان، ج10، ص301

(2) ثواب ا لاعمال، ص121

(3) جمال الاسبوع، ص69

(4) تفسیرالبرهان، ج5، ص615

(5) همان

منبع: «قرآن درمانی روحی و جسمی، محسن آشتیانی، سید محسن موسوی»

منبع (ادامه ...):

http://quran.anhar.ir/fazilat-315.htm

تفسیر صفحۀ ۱۹ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۲۰ - تفسیر نور:

«وَ لَنْ تَرْضی‏ عَنْکَ الْیَهُودُ وَ لا النَّصاری‏ حَتَّی تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَی اللَّهِ هُوَ الْهُدی‏ وَ لَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْواءَهُمْ بَعْدَ الَّذِی جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ ما لَکَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِیٍّ وَ لا نَصِیرٍ» (ای پیامبر!) هرگز یهود و نصاری از تو راضی نخواهند شد تا (آنکه تسلیم خواستۀ آنان شوی و) از آیین آنان پیروی کنی. بگو: هدایت تنها هدایت الهی است، و اگر از هوی و هوس‌های آنها پیروی کنی، بعد از آنکه علم (وحی الهی) نزد تو آمد، هیچ سرور و یاوری از ناحیه خداوند برای تو نخواهد بود.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۲۰:

بعد از تغییر قبله، ناراحتی یهود از مسلمانان بیشتر شد و احیاناً بعضی از مسلمان‏‌ها نیز تمایل داشتند قبله همان بیت‌المقدّس باشد تا بتوانند با یهود در الفت و دوستی زندگی کنند، غافل از اینکه رضایت اهل کتاب با حفظ آن حاصل نمی‌شد و انتظار آنان، پیروی از تمام آیین آنها و نه فقط قبلۀ آنان بود.

این آیه در عین اینکه خطاب به پیامبر اسلام صلّی اللَّه علیه و آله است، خطاب به همۀ مسلمانان در طول تاریخ نیز هست که هرگز یهود و نصاری از شما راضی نخواهند شد، مگر آنکه تسلیم بی‏‌چون‌وچرای آنان شوید و از اصول و ارزش‌های الهی کناره بگیرید.

ولی شما مسلمان‌ها باید با قاطعیّت دستِ رد به سینۀ نامحرم بزنید و بدانید تنها راه سعادت، راه وحی است نه پیروی از تمایلات این و آن.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۲۰:

۱. دشمن، به کم راضی نیست. فقط با سقوط کامل و محو مکتب و متلاشی شدن اهداف شما راضی می‌‏شود. «لَنْ تَرْضی‏ عَنْکَ»

۲. اگر مسلمانان مشاهده کردند که کفّار از دین آنان راضی هستند، باید در دینداری خود تردید نمایند. دینداری کافرپسند، همان کفر است. «لَنْ تَرْضی‏» «حَتَّی تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ»

۳. جز وحی و هدایت الهی، همه راه‌‏ها انحرافی است. «قُلْ إِنَّ هُدَی اللَّهِ هُوَ الْهُدی‏»

۴. مسئولیّت عالم، بیشتر از جاهل است. «بَعْدَ الَّذِی جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ»

۵. رابطه با اهل کتاب نباید به قیمت صرف‌نظرکردن از اصول تمام شود. جذب دیگران آری؛ ولی عقب‌نشینی از اصول هرگز. «لَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْواءَهُمْ»

۶. پیروی از تمایلات و هوس‌های مردم، منجر به قطع الطاف الهی می‌شود. یا لطف خدا، یا هوس‌های مردم. «ما لَکَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِیٍّ وَ لا نَصِیرٍ»
تفسیر صفحۀ ۱۹ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۲۱ - تفسیر نور:

«الَّذِینَ آتَیْناهُمُ الْکِتابَ یَتْلُونَهُ حَقَّ تِلاوَتِهِ أُولئِکَ یُؤْمِنُونَ بِهِ وَ مَنْ یَکْفُرْ بِهِ فَأُولئِکَ هُمُ الْخاسِرُونَ» کسانی‌که به آنها کتاب آسمانی داده‌‏ایم و آن را چنان‌که سزاوارِ تلاوت است تلاوت می‌کنند، آنان به آن (قرآن یا پیامبر) ایمان می‌آورند و کسانی که به آن کافر شوند، آنان همان زیانکاران‌اند.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۲۱:

در برابر یهود و نصارایی که به سبب لجاجت و سرکشی مورد انتقاد قرار گرفتند، گروهی از آنان مورد تمجید و قدردانی خداوند قرار گرفته‌اند. آنان کسانی هستند که به کتاب‌های آسمانی مراجعه کرده و نشانه‌های ظهور و بعثت پیامبر اسلام صلّی اللَّه علیه و آله را در آن دیده و به او ایمان می‌آورند.

در تفسیر أطیب‌البیان آمده است: مراد از «الْکِتابَ» در این آیه، قرآن و مخاطب مسلمانانی هستند که در قرائت قرآن، حقّ تلاوت را ادا نموده و به پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله ایمان آورده‏‌اند.

تفسیرالمیزان نیز این معنی را احتمال داده است.
هشت‌نکته دربارۀ تلاوت قرآن به نقل از روایتی از تفسیر المیزان:

روایتی دربارۀ آداب تلاوت قرآن در تفسیر المیزان نقل شده که هشت‌نکته را مورد توجّه قرار داده است:

۱. ترتیل آیات؛

۲. تفقّه در آیات؛

۳. عمل به آیات؛

۴. امید به وعده‌‏ها؛

۵. ترس از وعیدها؛

۶. عبرت از داستان‌ها؛

۷. انجام اوامر الهی؛

۸. ترک نواهی.

در پایان روایت نیز امام صادق علیه‌السّلام فرمود: حقّ تلاوت تنها حفظ آیات، درس حروف، قرائت و تجوید نیست و بر اساس روایات، کسانی که حقّ تلاوت قرآن را ادا می‌کنند، تنها امامان معصوم می‌باشند. «کافی، ج ۱، ص ۲۱۵»
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۲۱:

۱. رعایت انصاف حتّی در برخورد با مخالفان، لازم است. «الَّذِینَ آتَیْناهُمُ الْکِتابَ یَتْلُونَهُ حَقَّ تِلاوَتِهِ»

در آیاتی که قرآن از بنی‌اسرائیل انتقاد می‌کند، کلماتی همچون «کثیر»، «اکثر» و «فریق»، به‌کاررفته است تا حقّ افراد پاکدل و مؤمن از بین نرود.

۲. حقّ تلاوت، در تلاوت با صوت زیبا و رعایت نکات تجوید خلاصه نمی‌شود؛ بلکه ایمان و عمل نیز لازم است. «یَتْلُونَهُ حَقَّ تِلاوَتِهِ أُولئِکَ یُؤْمِنُونَ بِهِ»

۳. کسی که در انتخاب مکتب دچار انحراف شود، زیانکار واقعی است. «فَأُولئِکَ هُمُ الْخاسِرُونَ»
تفسیر صفحۀ ۱۹ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۲۲ - ۱۲۳ - تفسیر نور:

«یا بَنِی إِسْرائِیلَ اذْکُرُوا نِعْمَتِیَ الَّتِی أَنْعَمْتُ عَلَیْکُمْ وَ أَنِّی فَضَّلْتُکُمْ عَلَی الْعالَمِینَ * وَ اتَّقُوا یَوْماً لا تَجْزِی نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَیْئاً وَ لا یُقْبَلُ مِنْها عَدْلٌ وَ لا تَنْفَعُها شَفاعَةٌ وَ لا هُمْ یُنْصَرُونَ» ای بنی‌اسرائیل! نعمت مرا که به شما ارزانی داشتم و شما را بر جهانیان برتری بخشیدم یاد کنید.

و بترسید از روزی که هیچ‌کس چیزی (از عذاب خدا) را از دیگری دفع نمی‏‌کند و هیچ‌گونه عوضی از او قبول نمی‌‏گردد و هیچ شفاعتی، او را سود ندهد و (از جانب هیچ‌کسی) یاری نمی‌‏شود.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۲۲ - ۱۲۳:

این دو آیه مشابه آیات ۴۷ و ۴۸ همین سوره است؛ که قبلًا گذشت و مطالبی در آنجا ذکر کرده‌‏ایم.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۲۲ - ۱۲۳:

این دو آیه مشابه آیات ۴۷ و ۴۸ همین سوره است؛ که قبلًا گذشت و مطالبی در آنجا ذکر کرده‌ایم.
تفسیر صفحۀ ۱۹ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۲۴ - تفسیر نور:

«وَ إِذِ ابْتَلی‏ إِبْراهِیمَ رَبُّهُ بِکَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّی جاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِماماً قالَ وَ مِنْ ذُرِّیَّتِی قالَ لا یَنالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ» و (به خاطر بیاور) هنگامی‌که پروردگارِ ابراهیم، او را با حوادث گوناگونی آزمایش کرد و او به خوبی از عهدۀ آزمایش برآمد. خداوند به او فرمود: من تو را امام و رهبر مردم قرار دادم. ابراهیم گفت: از فرزندان من نیز (امامانی قرار بده)، خداوند فرمود: پیمان من به ستمکاران نمی ‏رسد (و تنها آن دسته از فرزندان تو که پاک و معصوم باشند شایستۀ این مقام هستند).
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۲۴:

حضرت ابراهیم علیه‌السّلام در بین انبیا، جایگاه و منزلت خاصّی دارد.

نام آن بزرگ‌مرد، ۶۹ مرتبه و در ۲۵ سورۀ قرآن آمده و از او همانند پیامبر اسلام صلّی اللَّه علیه و آله به‌عنوان اسوه و نمونه برای بشریّت یاد شده است.

در برخی از آیات، آن بزرگوار در ردیف اخیار، صالحان، قانتان، صدّیقان، صابران و وفاکنندگان شمرده شده است.

در بزرگداشت این پیامبر بزرگ، خداوند تعابیر خاصّی به کار برده و حتّی یکی از اسرار حج را یادآوری و زنده نگهداشتن ایثارگری ‏ها و از خودگذشتگی‏‌های حضرت ابراهیم علیه‌السّلام گفته‌اند.

آن مرد الهی، در عرصه‌‏های گوناگون با انحراف و شرک مبارزه کرد؛ برهان و استدلال او در مقابل ستاره‌‏پرستان و ماه‌پرستان، مبارزۀ عملی او با بت‌پرستان، احتجاج او در برابر نمرود و سربلندی او در آزمایشات دیگر، از او انسانی اسوه و نمونه ساخت که خداوند او را به مقام امامت نصب نمود.
تعداد دفعاتی که مسئلۀ آزمایش و امتحان در قرآن مطرح شده است:

در قرآن حدود بیست مرتبه مسئلۀ آزمایش و امتحان مطرح شده و از سنّت‌های الهی است.
هدف از آزمایش چیست؟

آزمایش برای آگاه شدن خداوند نیست، زیرا او از پیش همه‌چیز را می‌داند، این آزمایش‌ها برای ظهور و بروز استعدادهای نهفته و تلاش و عمل انسان‌هاست. اگر انسان کاری نکند، استحقاق پاداش نخواهد یافت.
ابزار آزمایش چیست؟

تلخی‌‏ها و شیرینی‏‌های زندگی، همه ابزار امتحان هستند. گاهی افرادی با شداید و مصایب آزمایش می‌شوند و برخی دیگر با رفاه، و ناگزیر همۀ مردم حتّی انبیاء مورد امتحان قرار می‌گیرند. این امتحانات و آزمایش‌ها برای رشد و پرورش مردم است.

ابراهیم علیه‌السّلام در هر آزمایشی که موفّق می‌شد، به مقامی می‌رسید:

در مرحلۀ نخستین، عبداللّه شد،

سپس به مقام نبی‌اللهی رسید،

و پس از آن رسول‌اللَّه، خلیل اللَّه.

در نهایت به مقام امامت و رهبری مردم منصوب گردید. «کافی، ج ۱ ص ۱۷۵»

مراد از «بِکَلِماتٍ» در آیه، امتحانات سنگین است که حضرت ابراهیم از همۀ آنها پیروز بیرون آمد.

نه عمو، نه همسر و نه فرزند هیچکدام نتوانستند مانع او در راه انجام وظیفه شوند.

با آنکه ابراهیم تحت سرپرستی عمویش آزر بود، امّا با بت‌پرستی او و جامعه‌‏اش به مبارزه برخاست و بت‏‌شکن بزرگ تاریخ گردید.

آنگاه که از سوی خدا مأموریّت یافت، همسر و فرزندش را در صحرای مکّه ساکن نموده و برای تبلیغ به نقطه‌‏ای دیگر برود، بی‌‏هیچ دلبستگی، آنها را به خدا سپرد و رفت.

همچنین فرمان ذبح فرزندش اسماعیل آمد، رضای خدا را بر هوای دل ترجیح داد و کارد بر گلوی فرزند نهاد؛ امّا ندا آمد که قصد ما کشتن اسماعیل نبود، بلکه امتحان ابراهیم بود.

حضرت ابراهیم علیه‌السّلام، مقام امامت را برای نسل خود نیز درخواست نمود، پاسخ آمد که این مقام عهدی است الهی که به هر کس لایق باشد، عطا می‏‌شود.

در میان نسل تو نیز کسانی که شایستگی داشته باشند، به این مقام خواهند رسید. چنان‌که پیامبر اسلام صلّی اللَّه علیه و آله از نسل ابراهیم علیه‌السّلام است و به این مقام رسید، ولی کسانی که دچار کوچکترین گناه و ستمی شده باشند، لیاقت این مقام را ندارند.

ابراهیم علیه‌السّلام تنها پیامبری است که مشرکان و یهود و نصاری، همه خود را پیرو و در راه او می‌‏دانند.

در این آیه ضمن تجلیل از ابراهیم علیه‌السّلام، به‌طور غیر مستقیم به همه می‌فهماند که اگر به راستی او را قبول دارید، دست از شرک برداشته و همانند او تسلیم محض اوامر الهی باشید.
آیه‌ای که پشتوانۀ فکری و اعتقادی شیعه می‌باشد، کدام است؟

آیۀ ۱۲۴ ، سورۀ بقره، یکی از آیاتی است که پشتوانۀ فکری و اعتقادی شیعه قرار گرفته است که امام باید معصوم باشد و کسی که لقب ظالم بر او صدق کند، به مقام امامت نخواهد رسید.

در تفسیر المنار، ج ۱، ص ۴۵۷ آمده است: ابو حنیفه به استناد این آیه، مخالف حکومت وقت (منصور عباسی) بود و مقام قضاوت آنان را قبول نمی‌کرد. سپس می‌‏گوید: ائمۀ اربعه اهل سنّت، با حکومت‌‏های زمان خود مخالف بودند، زیرا آنان را ظالم می‌دانستند.

البتّه در منابع و متون تاریخی، مطالبی بر خلاف ادّعای صاحب المنار به چشم می‌خورد.

این آیه، مقام امامت را «عَهْدِی» گفته است، پس آیۀ «أَوْفُوا بِعَهْدِی أُوفِ بِعَهْدِکُمْ» «بقره ، ۴۰» یعنی اگر شما به امامی که من تعیین کردم وفادار بودید و اطاعت کردید من نیز به نصرت و یاری که قول داده‌ام، وفا خواهم کرد.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۲۴:

۱. پیامبران نیز مورد آزمایش الهی قرار می‌گیرند. «وَ إِذِ ابْتَلی‏ إِبْراهِیمَ»

۲. برای منصوب کردن افراد به مقامات، گزینش و آزمایش لازم است. «إِذِ ابْتَلی‏ إِبْراهِیمَ» «بِکَلِماتٍ»

۳. منشأ امامت وراثت نیست، لیاقت است که با پیروزی در امتحانات الهی ثابت می‌گردد. «فَأَتَمَّهُنَّ»

۴. پست‌ها و مسئولیّت‌ها باید تدریجاً و پس از موفّقیّت در هر مرحله به افراد واگذار شود. «فَأَتَمَّهُنَّ»

۵. امامت، مقامی رفیع و از مناصب الهی است. امام باید حتماً از طرف خداوند منصوب شود. «إِنِّی جاعِلُکَ»

۶. امامت، عهد الهی است و همیشه باید این عهد میان خدا و مردم باشد. «عَهْدِی»

۷. از اهمّ شرایط رهبری، عدالت و حسن سابقه است. هر کس سابقۀ شرک و ظلم داشته باشد، لایق امامت نیست. «لا یَنالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ»

در تفسیر أطیب‌البیان به نقل از امالی طوسی آورده است: ابن مسعود از رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله نقل می‌کند که خداوند فرمود: «من سجد لصنم دونی، لا اجعله اماماً» «انا و علیّ بن ابی طالب لم یسجد احدنا لصنم قطّ» یعنی هر کس برای بتی سجده کند من او را امام و رهبر قرار نمی‌دهم» «و من و علی بن ابی طالب، هیچکدام از ما هرگز به بت سجده نکرده است.»
تفسیر صفحۀ ۱۹ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۲۵ - تفسیر نور:

«وَ إِذْ جَعَلْنَا الْبَیْتَ مَثابَةً لِلنَّاسِ وَ أَمْناً وَ اتَّخِذُوا مِنْ مَقامِ إِبْراهِیمَ مُصَلًّی وَ عَهِدْنا إِلی‏ إِبْراهِیمَ وَ إِسْماعِیلَ أَنْ طَهِّرا بَیْتِیَ لِلطَّائِفِینَ وَ الْعاکِفِینَ وَ الرُّکَّعِ السُّجُودِ» و (به یادآور) هنگامی‌که خانه (کعبه) را محل رجوع و اجتماع و مرکز امن برای مردم قرار دادیم (و گفتیم:) ازمقام ابراهیم، جایگاهی برای نماز انتخاب کنید و به ابراهیم و اسماعیل تکلیف کردیم که خانه مرا برای طواف‌کنندگان و معتکفان و راکعان و ساجدان، پاک و پاکیزه کنید.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۲۵:

بعد از اشاره به مقام والای ابراهیم علیه‌السّلام در آیۀ گذشته، به یادگار او یعنی کعبه اشاره نموده و می‌فرماید: کعبه را برای مردم «مَثابَةً» قرار دادیم.

کلمۀ «مَثابَةً» از ریشۀ «ثُوِّبَ» به‌معنای بازگشت به حالت اوّل است. کعبه محلّ بازگشت و میعادگاه همۀ مردم است، میعادگاهی امن و مقدّس.

مقام ابراهیم جایگاهی است با فاصلۀ تقریبی ۱۳ متر از کعبه، که بر حاجیان لازم است بعد از طواف خانه خدا، پشت آن دو رکعت نماز بگزارند و در آنجا سنگی قرار دارد که حضرت ابراهیم برای بالا بردن دیوارهای کعبه، بر روی آن ایستاده است و آن سنگ فعلًا در محفظه‌ای نگهداری می‌شود.

مراد از «عهد» در این آیه دستور الهی است. «عَهِدْنا» یعنی دستور دادیم.

خداوند جسم نیست تا نیازمند خانه باشد. کلمۀ «بَیْتِیَ» در این آیه همانند «شهر الله» دربارۀ ماه رمضان است که به منظور کرامت‌بخشیدن به مکان یا زمانی خاصّ، خداوند آن را به خود منسوب می‌کند.

و در عظمت کعبه همین‌بس که گاهی می‌فرماید: «بَیْتِیَ» خانه من. گاهی می‌فرماید:َ ربَّ هذَا الْبَیْتِ» خدای این خانه.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۲۵:

۱. شخصیّت حضرت ابراهیم، شخصیّتی جهانی است. در آیۀ قبل، ابراهیم را امام برای همۀ مردم قرار داد و در این آیه کعبه را میعادگاه همۀ مردم قرار داده است. «جَعَلْنَا الْبَیْتَ مَثابَةً لِلنَّاسِ»

۲. جامعه نیازمند امام و امنیّت است. در آیۀ قبل فرمود: «إِنِّی جاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِماماً» و در این آیه می‌فرماید: «وَ إِذْ جَعَلْنَا الْبَیْتَ مَثابَةً لِلنَّاسِ وَ أَمْناً»

۳. کسی که در راه خداوند حاضر شود خود و همسر و فرزندش را تسلیم نماید، باید تمام سرها در جای پای او برای خداوند به خاک برسد. «مُصَلًّی» «مضمون حدیثی که در تفسیر نورالثقلین، ج ۱، ص ۱۲۲، آمده است.»

۴. چون خانه از خداست «بَیْتِیَ» خادم آن نیز باید از اولیای او باشد. «طَهِّرا بَیْتِیَ»

۵. زائران بیت‌اللّه را همین کرامت بس که ابراهیم و اسماعیل، مسئول طهارت و پاکی آن بیت برای آنها بوده‌اند. «طَهِّرا بَیْتِیَ لِلطَّائِفِینَ»

۶. عبادت با طهارت، پیوند دارد. «طَهِّرا» «وَ الرُّکَّعِ السُّجُودِ»

۷. عبادت و نماز به‌قدری مهم است که حتّی ابراهیم و اسماعیل برای انجام مراسم آن مأمور پاک‌سازی می‌شوند. «طَهِّرا بَیْتِیَ» «الرُّکَّعِ السُّجُودِ»

۸. مسجدِ مسلمانان باید پاکیزه و رغبت‌انگیز باشد. «طَهِّرا» «الرُّکَّعِ السُّجُودِ»
تفسیر صفحۀ ۱۹ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۲۶ - تفسیر نور:

«وَ إِذْ قالَ إِبْراهِیمُ رَبِّ اجْعَلْ هذا بَلَداً آمِناً وَ ارْزُقْ أَهْلَهُ مِنَ الثَّمَراتِ مَنْ آمَنَ مِنْهُمْ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ قالَ وَ مَنْ کَفَرَ فَأُمَتِّعُهُ قَلِیلاً ثُمَّ أَضْطَرُّهُ إِلی‏ عَذابِ النَّارِ وَ بِئْسَ الْمَصِیرُ» و (به یاد آور) هنگامی‌که ابراهیم گفت: پروردگارا! این (سرزمین) را شهری امن قرار ده و اهل آن را، آنان که به خدا و روز آخرت ایمان آورده‌اند، از ثمرات (گوناگون) روزی ده. (اما خداوند) فرمود: به آنهایی که کافر شوند (نیز) بهرۀ اندکی خواهم داد. سپس آنها را به قهر به سوی عذاب آتش می‌کشانم و چه بد، سرانجامی است.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۲۶:

در آیات قبل، حضرت ابراهیم علیه‌السّلام برای ذریّۀ خویش درخواست مقام امامت نمود، امّا خداوند در جواب فرمود: این مقام و مرتبت به افراد ظالم نمی‌رسد.

در این آیه حضرت ابراهیم، رزق دنیا را تنها برای مؤمنان درخواست کرد، امّا خداوند این محدویّت را نمی‌پذیرد و از اعطای رزق مادّی به کفّار امتناع نمی‌ورزد. یعنی رزق مادّی مهمّ نیست؛ لذا به اهل و نا اهل هر دو داده می‏‌شود، امّا مقامات معنوی و اجتماعی و رهبری، بسیار مهم است و به هر کس واگذار نمی‌‏شود.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۲۶:

۱. انبیاء علاوه‌بر ارشاد و هدایت، به نیازهای مادّی مردم همانند امنیّت و معیشت نیز توجّه داشته و برای آن تلاش و دعا می‌کنند. «رَبِّ اجْعَلْ هذا بَلَداً آمِناً»

۲. بهره‌مندی از نعمت‌ها، زمانی لذیذ و گوارا است که در فضای امن، آرام و بی‌‏اضطراب باشد. «آمِناً وَ ارْزُقْ»

۳. در دعا، دیگران را فراموش نکنیم. به جای «وَ ارْزُقْنا» فرمود: «وَ ارْزُقْ أَهْلَهُ»

۴. سنّت الهی آن است که به همۀ مردم اعم از مسلمان و کافر، رزق دهد و این سنّت حتّی با دعای ابراهیم علیه‌السّلام خدشه‌بردار نیست. «وَ مَنْ کَفَرَ فَأُمَتِّعُهُ»

۵. بهره‏‌مندی در دنیا، نشانۀ لطف خداوند به انسان نیست. «وَ مَنْ کَفَرَ فَأُمَتِّعُهُ»

۶. در کمک‌رسانی به هم‌نوع، کاری به مکتب او نداشته باشید. «وَ مَنْ کَفَرَ فَأُمَتِّعُهُ»

۷. کامیابی‌های مادّی هر قدر باشد، نسبت به نعمت‌های آخرت اندک است. «قَلِیلًا»

منبع: محسن قرائتی، تفسیر نور، ج ۱، ص ۱۹۶-۲۰۱.

بسم الله الرحمن الرحیم

تفسیر سوره مبارکه انعام آیات ۷۱تا۷۲

قل اء ندعوا من دون الله ما لا ينفعنا و لا يضرنا و نرد على اءعقابنا بعد إ ذ هدئنا الله كالذى استهوته الشياطين فى الا رض حيران له اءصحاب يدعونه إ لى الهدى ائتنا قل إن هدى الله هو الهدى و اءمرنا لنسلم لرب العالمين(۷۱)
و اءن اءقيموا الصلاة و اتقوه و هو الذى إليه تحشرون(۷۲)

ترجمه :
۷۱ - بگو آيا چيزى غير از خدا بخوانيم كه نه سودى به حال ما دارد نه زيانى و (به اين ترتيب ) بازگشت به عقب كنيم بعد از آنكه خداوند ما را هدايت كرده ، همانند كسى كه بر اثر وسوسه هاى شياطين راه را گم كرده و سرگردان مانده ، در حالى كه يارانى هم دارد كه او را به هدايت دعوت مى كنند كه به سوى ما بيا، بگو تنها هدايت خداوند هدايت است و ما دستور داريم كه تسليم پروردگار عالميان باشيم .
۷۲ - و اينكه نماز را بر پا داريد و از او بپرهيزيد و او است كه به سوى او محشور خواهيد شد.

تفسیر
اين آيه در برابر اصرارى كه مشركان براى دعوت مسلمانان به كفر و بت پرستى داشتند به پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) دستور مى دهد كه با يك دليل دندانشكن به آنها پاسـخ گويد و به صورت يك استفهام انكارى از آنها بپرسد كه آيا شما مى گوئيد ما چيزى را شريك خدا قرار دهيم كه نه سودى به حال ما دارد كه به خاطر سودش به سوى او برويم و نه زيانى دارد كه از زيان او بترسيم ؟! (قل ا ندعوا من دون الله ما لا ينفعنا و لا يضرنا).
اين جمله در حقيقت اشاره به آن است كه معمولا كارهاى انسان از يكى از دو سرچشمه ناشى مى شود يا به خاطر جلب منفعت است (اعم از اينكه منفعت معنوى يا مادى باشد) و يا به خاطر دفع ضرر است (اعم از اينكه ضرر معنوى يا مادى باشد) چگونه شخصى عاقل كارى انجام ميدهد كه هيچيك از اين دو عامل در آن وجود نداشته باشد؟
سپس به استدلال ديگرى در برابر مشركان دست مى زند و مى گويد: اگر ما به سوى بت پرستى باز گرديم و پس از هدايت الهى در راه شرك گام نهيم بازگشت به عقب كرده ايم و اين بر خلاف قانون تكامل است كه قانون عمومى عالم حيات ميباشد (و نرد على اعقابنا بعد اذ هدانا الله ).
و بعد با يك مثال ، مطلب را روشنتر ميسازد و مى گويد بازگشت از توحيد به شرك همانند آن است كه كسى بر اثر وسوسه هاى شيطان (يا غولهاى بيابانى ، به پندار عرب جاهليت كه تصور مى كردند در راهها كمين كرده اند و مسافران را
به بيراهه ها مى كشانند !) راه مقصد را گم كرده و حيران و سرگردان در بيابان مانده است (كالذى استهوته الشياطين فى الارض حيران ).
در حالى كه يارانى دارد كه او را به سوى هدايت و شاهراه دعوت مى كنند و فرياد مى زنند به سوى ما بيا ولى آن چنان حيران و سرگردان است كه گوئى سخنان آنان را نمى شنود و يا قادر بر تصميم گرفتن نيست (له اصحاب يدعونه الى الهدى ائتنا).
و در پايان آيه به پيامبر دستور مى دهد كه با صراحت بگويد: هدايت تنها هدايت خدا است و ما ماموريت داريم كه فقط در برابر پروردگار عالميان تسليم شويم (قل ان هدى الله هو الهدى و امرنا لنسلم لرب العالمين ).
اين جمله در حقيقت دليل ديگرى بر نفى مذهب مشركان است زيرا تنها در برابر كسى بايد تسليم شد كه مالك و آفريدگار و مربى جهان هستى است نه بتها كه هيچ نقشى در ايجاد و اراده اين جهان ندارند.

سوال
در اينجا سؤ الى پيش مى آيد كه مگر پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) قبل از بعثت پيرو مذهب مشركان بوده است كه مى گويد: نرد على اعقابنا (آيا به حال سابق باز گرديم ) در حالى كه مى دانيم او هيچگاه در برابر بت سجده نكرد و در هيچ تاريخى چنين چيزى ننوشته اند، اصولا مقام عصمت چنين اجازهاى را نمى دهد.
پاسـخ :
اين جمله در حقيقت از زبان جمع مسلمين است ، نه از زبان شخص پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) لذا با صيغه و ضمائر جمع ادا شده است .
در آيه بعد دنباله دعوت الهى را چنين شرح مى دهد كه ما گذشته از توحيد دستور داريم كه نماز را برپا داريد و تقوا را پيشه كنيد (و ان اقيموا الصلاة و اتقوه ).
و سرانجام با توجه به مساله معاد و اينكه حشر و بازگشت شما به سوى خدا است اين بحث را پايان مى دهد (و هو الذى اليه تحشرون ).
در حقيقت در اين چند جمله كوتاه برنامه اى كه پيامبر به سوى آن دعوت مى كرده ، و از حكم عقل و فرمان خدا سرچشمه گرفته ، به صورت يك برنامه چهار ماده اى كه آغازش توحيد، و انجامش معاد، و مراحل متوسط آن محكم ساختن پيوندهاى الهى و پرهيز از هر گونه گناه مى باشد ارائه داده شده است .

منبع (ادامه ...):

https://t.me/fazylatha

سوره مبارکه المائدة آیه ۵۶
وَمَن يَتَوَلَّ اللَّهَ وَرَسولَهُ وَالَّذينَ آمَنوا فَإِنَّ حِزبَ اللَّهِ هُمُ الغالِبونَ﴿۵۶﴾
و کسانی که ولایت خدا و پیامبر او و افراد باایمان را بپذیرند، پیروزند؛ (زیرا) حزب و جمعیّت خدا پیروز است.

حضرت آیت الله امام خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی در دیدار رمضانی مسئولان و کارگزاران نظام:
۱۵ / فروردین / ۱۴۰۲
همه امکانات کشور باید در خدمت مهار تورم و رشد تولید قرار گیرد
کسانی که کشف حجاب می‌کنند اگر پشت پرده جاسوسی آن را بدانند این کار را نمی‌کنند
شکل‌گیری تحولات و نظم جهانی در جهت تضعیف جبهه دشمنان جمهوری اسلامی

 

https://farsi.khamenei.ir/photo-album?id=35241

حضرت آیت الله امام خامنه ای:
مهمترین کارِ زن،
سرِپا نگهداشتن زندگی
برخی فکر میکنند اگر زنی مثلاً کارش عبارت شد از همان کارِ خانه، این اهانت به زن است؛ نه! هیچ اهانتی نیست. بلکه مهمترین کار برای زن این است که زندگی را سرِپا نگه دارد.
بیانات رهبر انقلاب در مراسم خطبه عقد زوج های جوان؛ ۸۱/۳/۸

کانال فضیلتها | کانال طاووس الجَنَّه | کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز)

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی:

https://raisi.ir/

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

*****

التماس دعا



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , دفاع مقدس , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , حجاب , قرآن کریم , تفسیر سوره مبارکه بقره , سوره مبارکه مائده , سوره مبارکه انعام , احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) , شهدای انقلاب اسلامی , ماه مبارک رمضان , ,
:: برچسب‌ها: سوره انشقاق , سوره بقره , تفسیر صفحۀ ۱۹ قرآن کریم , تفسیر , صفحۀ ۱۹ قرآن کریم , تفسیر قرآن کریم , قرآن , قرآن کریم , سوره مبارکه انعام , سوره انعام , تفسیر سوره مبارکه انعام , تفسیر سوره انعام , سوره مبارکه مائده , مهار تورم و رشد تولید , حجاب , پشت پرده , جاسوسی , تحولات , دشمنان , مهمترین کارِ زن , یا زهرا سلام الله علیها , ظهور , امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

 یا زهراء سلام الله علیها

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ‌ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ‌ أَنَّ الْأَرْ‌ضَ يَرِ‌ثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ

و در حقيقت، در زبور پس از تورات نوشتيم كه زمين را بندگان شايسته ما به ارث خواهند برد.

سوره مبارکه انبیاء آیه ۱۰۵

منبع (ادامه ...)

تفسیر صفحۀ ۱۸ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۱۳ - تفسیر نور:

«وَ قالَتِ الْیَهُودُ لَیْسَتِ النَّصاری‏ عَلی‏ شَیْ‏ءٍ وَ قالَتِ النَّصاری‏ لَیْسَتِ الْیَهُودُ عَلی شَیْ‏ءٍ وَ هُمْ یَتْلُونَ الْکِتابَ کَذلِکَ قالَ الَّذِینَ لا یَعْلَمُونَ مِثْلَ قَوْلِهِمْ فَاللَّهُ یَحْکُمُ بَیْنَهُمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ فِیما کانُوا فِیهِ یَخْتَلِفُونَ» و یهودیان گفتند: مسیحیان بر حق نیستند، و مسیحیان گفتند: یهودیان بر حق نیستند، درحالی‌که (هر دو گروه)آنان، کتاب آسمانی را می‏‌خوانند!

همچنین افراد نادان دیگر (همچون مشرکان که خبر از کتاب ندارند)، همانند سخن آنها را گفتند. پس خداوند در روز قیامت در آنچه اختلاف دارند، در بین آنان داوری خواهد نمود.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۱۳:

این آیه ترسیمی مجدّدی از سیمای متعصّبِ اهل کتاب است که هر گروه درصدد نفی گروه دیگر است.

یهودیان، مسیحیان را بر باطل و بی‌موقعیّت در پیشگاه خداوند معرّفی می‏‌کنند و در مقابل، مسیحیان نیز یهود را بی‌منزلت در نزد خداوند می‌‏دانند.

اینگونه برخوردها، از روحیّۀ متعصّب آنها سرچشمه می‌گیرد؛ درحالی‌که اگر به کتاب آسمانی خود توجّه کنند، از این برخوردها دست برمی‌دارند.

سپس می‌‏فرماید: مشرکان و بت‌پرستان نیز با آنکه کتاب آسمانی ندارند، همان سخن‌‏ها را می‌گویند. یعنی صاحبان عقاید باطل همدیگر را نفی می‌‏کنند، ولی همۀ این اختلافات در روز قیامت، با داوری خداوند متعال پایان می‌‏پذیرد و آنها حق را مشاهده می‌کنند.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۱۳:

۱. تعصّب بی‏‌جا و انحصارطلبی بی‌دلیل، ممنوع است. تحقیر و نادیده‌گرفتن دیگران، نشانۀ استبداد و خودمحوری است. «لَیْسَتِ النَّصاری‏ عَلی‏ شَیْ‏ءٍ» «لَیْسَتِ الْیَهُودُ عَلی‏ شَیْ‏ءٍ»

هر گروهی به آنچه خود دارد می‌بالد و این بالیدن‌های بی‌‏جا ریشۀ بسیاری از فتنه‌هاست.

در سورۀ مؤمنون آیۀ ۵۳، تعبیر دیگری دارد: «کلّ حزب بما لدیهم فرحون» هر گروهی به آنچه در نزدشان هست، شادمان است.

۲. اگر تعصّب و خودخواهی باشد، علم هم نمی‌‏تواند هدایت کند. اهل کتاب قادر به تلاوت آن بودند ولی به‌خاطرِ داشتن روحیّۀ انحصارطلبی تلاوت‌‏ها کارساز نبود. «وَ هُمْ یَتْلُونَ الْکِتابَ»

۳. در فضای آمیخته به تعصّب، عالم و جاهل همانند هم فکر می‌کنند. مشرکان جاهل همان حرفی را می‌‏زدند که تلاوت‌کنندگان تورات و انجیل می‌‏گفتند. «کَذلِکَ قالَ الَّذِینَ لا یَعْلَمُونَ»
تفسیر صفحۀ ۱۸ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۱۴ - تفسیر نور:

«وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ مَنَعَ مَساجِدَ اللَّهِ أَنْ یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ وَ سَعی‏ فِی خَرابِها أُولئِکَ ما کانَ لَهُمْ أَنْ یَدْخُلُوها إِلاَّ خائِفِینَ لَهُمْ فِی الدُّنْیا خِزْیٌ وَ لَهُمْ فِی الْآخِرَةِ عَذابٌ عَظِیمٌ» کیست ستمکارتر از آنکه نگذاشت نام خدا در مساجد الهی برده شود و سعی در خرابی آنها داشت؟ آنان جز با ترس و خوف، حقّ ورود به مساجد را ندارند. بهرۀ آنان در دنیا، رسوایی و خواری و در آخرت عذاب بزرگ است.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۱۴:

بنابرآنچه از شأن نزول‌‏ها و برخی روایات به دست می‌‏آید، آیه دربارۀ کسانی نازل شده است که درصدد تخریب مساجد برآمده بودند.

در طول تاریخ، تخریب مساجد و یا جلوگیری از رونق آنان بارها به دست افراد منحرف و طاغوت‌ها صورت گرفته است.

از تخریب بیت‌المقدّس و آتش‌زدن تورات به دست مسیحیان به رهبری شخصی به نام «فطلوس» گرفته، تا ممانعت قریش از ورود مسلمانان به مسجدالحرام، نشانه‌‏ای از همین تلاش‌ها است.

امروز نیز از یک‌‏سو شاهد تخریب مساجد باقیمانده از صدر اسلام در کنار قبور ائمه بقیع علیهم‌السّلام به‌عنوان مبارزه با شرک هستیم و از طرف دیگر ویرانی مساجد تاریخی، همانند مسجد بابری در هند را که نشانگر قدمت مسلمانان در شبه قارّه است، به چشم می‌بینیم.

اینها همه حکایت از روحیّۀ کفرآلود طاغوت‏‌ها و جاهلانی دارد که از یاد و نام خداوند که در مراکز توحید طنین‌انداز می‌‏شود، وحشت دارند.

این آیه به والدین و بزرگانی که از رفتن فرزندان‌شان به مساجد ممانعت به عمل می‌‌آورند، هشدار می‌‏دهد. اگر خرابی مسجد ظلم باشد پس آباد کردن مسجد، انفع کارها می‌باشد. «تفسیر فخر رازی»
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۱۴:

۱. ظلم فرهنگی، بزرگترین ظلم‌هاست. «وَ مَنْ أَظْلَمُ» (در قرآن «أَظْلَمُ»، به افترا بر خدا و بستن خانه خدا گفته شده که هر دو جنبۀ فرهنگی دارد.)

۲. خرابی مسجد تنها با بیل و کلنگ نیست؛ بلکه هر برنامه‌‏ای که از رونق مسجد بکاهد، تلاش در خرابی آن است. «مَنَعَ مَساجِدَ اللَّهِ»

۳. مساجدی مورد قبول هستند که در آنها یاد خدا زنده شود. مطالب خداپسند و احکام خدا بازگو شود. «یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ»

۴. دشمن از در و دیوار مسجد نمی‌‏ترسد؛ ترس او از زنده‌شدن نام خدا و بیداری مسلمانان است. «أَنْ یُذْکَرَفِیهَا اسْمُهُ»

۵. مساجد سنگر مبارزه ‏هستند، لذا دشمن سعی در خرابی آنها دارد. «سَعی‏ فِی خَرابِها»

۶. مسجد باید پُر رونق و پُر محتوی و همانند سنگر فرماندهی نظامی باشد.

همچنان‌که جاسوس از رخنه به مراکز نظامی در وحشت و اضطراب است، باید مخالفان و دشمنان نیز از نفوذ و ورود به مساجد، در ترس و نگرانی باشند. «ما کانَ لَهُمْ أَنْ یَدْخُلُوها إِلَّا خائِفِینَ»

۷. کسانی‌که با مقدّسات دینی به مبارزه برمی‌‏خیزند، علاوه‌بر قهر الهی در قیامت، گرفتار ذلّت و خواری دنیا نیز می‌شوند. «سَعی‏ فِی خَرابِها» «لَهُمْ فِی الدُّنْیا خِزْیٌ»

اگر سعی در خرابی ساختمانی که یادآور خداست، ذلّت دنیوی و عذاب اخروی دارد، پس کسانی‌که با شایعه و تهمت و تحقیر، قداست مردانی را شکستند که در جامعه یادآور خدا هستند، قطعاً در همین دنیا گرفتار ذلّت و نکبت خواهند شد.
تفسیر صفحۀ ۱۸ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۱۵ - تفسیر نور:

«وَ لِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ فَأَیْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ واسِعٌ عَلِیمٌ» مشرق و مغرب از آن خداست؛ پس به هر سو رو کنید، آنجا روی خداست، همانا خداوند (به‌همه‌جا) محیط و (به هر چیز) داناست.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۱۵:

یهود بعد از تغییر قبلۀ مسلمانان از بیت‌المقدّس به کعبه، ایجاد سؤال و یا القاء شبهه می‌کردند که به چه دلیلی قبله تغییر یافته است.

هر چند در آیات قبل «بقره، ۱۰۶» به اجمال و سربسته، خداوند پاسخ اینگونه اعتراضات را بیان فرمود، ولی این آیه نیز بر این حقیقت تکیه می‏‌کند که مشرق و مغرب از آن خداست و به هر سو رو کنید، خدا آنجاست.

اگر کعبه نیز به‌عنوان قبله قرار داده شده است، برای تجلّی وحدت مسلمانان و تجدید خاطرات ایثارگری و شرک‌ستیزی ابراهیم علیه‌السّلام است.

و به‌این‌خاطر دارای قداست و احترام می‌‏باشد.

چنان‌که در رساله‌های احکام مراجع آمده است، در نمازهای مستحبی، قبله شرط نیست و حتّی می‌توان در حالِ راه‌رفتن یا سواره به جا آورد.

برخی روایات نیز در ذیل این آیه، به این مطلب اشاره نموده‌اند. امام باقر علیه‌السّلام می‌فرماید: «انزل اللَّه هذه الایة فی التطوع خاصّة» این آیه در مورد نماز مستحبی نازل شده است. (تفسیر برهان راهنما)
آیه‌ای که در مورد نماز مستحبی نازل شده است:

سورۀ بقره ، آیۀ ۱۱۵ می‌باشد.

اگر به فرمودۀ آیۀ قبل، گروهی در خرابی مسجد تلاش کردند، شما از پای ننشینید که توجّه به خدا در انحصار جهتی خاصّ نیست.

جهت قبله به شرق یا غرب باشد، موضوعی تربیّتی و سیاسی است، اصل و مقصود، یاد خدا و ارتباط با او می‌باشد.

قرآن در ستایش گروهی از بندگان می‌فرماید: «یَذْکُرُونَ اللَّهَ قِیاماً وَ قُعُوداً وَ عَلی‏ جُنُوبِهِمْ»«آل عمران، ۱۹۱» آنان خدارا به حال ایستاده و نشسته و خوابیده یاد می‌‏کنند.

و یا در پاسخ هیاهویی که برای تغییر قبله درست شد، می‌فرماید: «لَیْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَکُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ لکِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ» «بقره، ۱۷۷» یعنی: ای مردم! نیکی این نیست که رو به سوی شرق یا غرب در حال عبادت باشید، بلکه نیکی در ایمان واقعی شما به خدا و انجام کارهای خداپسندانه است.

هر چند در آیۀ قبل، از بزرگترین ظلم یعنی تخریب مساجد یا منع از مساجد، سخن به میان آمد و یا اینکه در‌جای‌دیگر می‌فرماید: اگر جهاد نبود صوامع و بیع و مساجد ویران می‌‏شدند. «حج، ۴۰»

ولی آیه بشارت به این است که مبادا مأیوس شوید و یا احساس ناامیدی و بی‏‌پناهی بکنید؛ تمام جهان، محل عبادت و همه‌جای هستی قبله‌گاه است.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۱۵:

۱. هر کاری که به فرمان خداوند بوده و رنگ الهی داشته باشد، وجه‌اللَّه و عبادت است. «فَأَیْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ»

۲. خداوند در همه‌جا حاضر و بر هرچیز ناظر است. «إِنَّ اللَّهَ واسِعٌ عَلِیمٌ»
تفسیر صفحۀ ۱۸ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۱۶ - تفسیر نور:

«وَ قالُوا اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَداً سُبْحانَهُ بَلْ لَهُ ما فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ کُلٌّ لَهُ قانِتُونَ» و (برخی از اهل کتاب و مشرکان) گفتند: خداوند فرزندی برای خود اختیار کرده است. منزّه است او، بلکه آنچه در آسمان‌ها و زمین است از آن اوست و همه در برابر او فرمان‌بر هستند.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۱۶:

اهل کتاب و مشرکان، هر کدام به‌نوعی برای خداوند فرزندی می‌‏پنداشتند.

یهود می‌گفت: عُزَیر فرزند خداست. «وَ قالَتِ الْیَهُودُ عُزَیْرٌ ابْنُ اللَّهِ» «توبه، ۳۰»

نصاری نیز حضرت عیسی را فرزند خدا معرّفی می‏کردند. «وَ قالَتِ النَّصاری‏ الْمَسِیحُ ابْنُ اللَّهِ» «توبه، ۳۰»

و مشرکان، فرشتگان را فرزندان خدا می‌دانستند. «یَجْعَلُونَ لِلَّهِ الْبَناتِ» «نحل، ۵۷»

این آیه ردّی است بر این توهّم غلط و نابه‌جا، و ذات خداوند را از چنین نسبتی منزّه می‌داند.

خدا را با خود مقایسه نکنیم؛ اگر انسان نیاز به فرزند دارد به خاطر موارد ذیل است:

۱. عمرش محدود است و میل به بقای خویش و نسل خویش دارد؛

۲. قدرتش محدود است و نیازمند معاون و کمک‌کننده است؛

۳. نیازمند محبّت و عاطفه است و لازم است مونسی داشته باشد. ولی خداوند از همۀ این کمبودها و نیازها منزّه است، بلکه هر چه در آسمان‌‏ها و زمین است، همه در برابر او متواضع هستند.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۱۶:

۱. خدایی که همۀ آسمان‏‌ها و زمین در برابر او تسلیم هستند، چه کمبودی دارد تا از طریق فرزند گرفتن آن را جبران کند؟! «بَلْ لَهُ ما فِی السَّماواتِ»

۲. خشوع و تواضع، در برابر کسی سزاوار است که تمام هستی از آن اوست؛ نه بت‏‌ها و طاغوت‏ هایی که از آفریدن حتّی یک مگس نیز عاجزند و قدرت نفع و ضرری ندارند. «کُلٌّ لَهُ قانِتُونَ»
تفسیر صفحۀ ۱۸ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۱۷ - تفسیر نور:

«بَدِیعُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ إِذا قَضی‏ أَمْراً فَإِنَّما یَقُولُ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ» پدید‌آورندۀ آسمان‌ها و زمین اوست و هنگامی‌که فرمان (وجود) چیزی را صادر کند، فقط می‌گوید: باش! پس (فوراً) موجود می‌‏شود.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۱۷:

او نه تنها مالک همۀ موجودات است، بلکه خالق آنهاست، آن هم به‌طور بدیع و بدون نقشه قبلی. پس او چه نیازی به فرزند دارد؟! هر گاه وجود چیزی را اراده کند، به او می‌‏گوید: باش! و فوراً خلق می‌شود.

به تعبیر حضرت رضا علیه‌السّلام: خداوند در کار خویش حتّی نیازمند گفتن کلمۀ «کُنْ» نیست، ارادۀ او همان و آفریدن همان. «فارادة اللَّه الفعل لا غیر ذلک یقول له کن فیکون بلالفظ و لا نطق و لا همّة و لا تفکّر» «کافی، ج ۱، ص ۱۰۹»

در این چند آیه، با قدرت الهی آشنا شدیم:

«لِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ» مشرق و مغرب برای اوست.

«لَهُ ما فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ» آسمان‌ها و زمین برای اوست.

«کُلٌّ لَهُ قانِتُونَ» همه برای او متواضع و فرمان‌بردار هستند.

«بَدِیعُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ» پدید‌آورندۀ آسمان‌ها و زمین اوست.

«کُنْ فَیَکُونُ» به فرمانِ او هر چیز موجود می‌‏شود.

همچنان‌که خداوند در یک آن می‌آفریند، در مقام قهّاریّت نیز می‌‏تواند در‌یک‌آن همه‌چیز را از بین ببرد.

چنان‌که در آیۀ ۱۹ سورۀ ابراهیم فرموده: «إِنْ یَشَأْ یُذْهِبْکُمْ وَ یَأْتِ بِخَلْقٍ جَدِیدٍ» ایمان به چنین قدرتی، که وجود و عدمِ همه‌چیز به دست اوست، به انسان توانایی فوق‌العاده می‏‌دهد و او را از یأس و ناامیدی باز می‌دارد.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۱۷:

۱. آفرینش خداوند، همواره بدیع و ابتکاری است. «بَدِیعُ»

۲. خداوند می‌تواند در یک لحظه همۀ هستی را بیافریند «کُنْ فَیَکُونُ» هر چند حکمتش اقتضا می‌کند که سلسله علل در کار باشد و به‌تدریج خلق شوند.
تفسیر صفحۀ ۱۸ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۱۸ - تفسیر نور:

«وَ قالَ الَّذِینَ لا یَعْلَمُونَ لَوْ لا یُکَلِّمُنَا اللَّهُ أَوْ تَأْتِینا آیَةٌ کَذلِکَ قالَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ مِثْلَ قَوْلِهِمْ تَشابَهَتْ قُلُوبُهُمْ قَدْ بَیَّنَّا الْآیاتِ لِقَوْمٍ یُوقِنُونَ» کسانی‌که نمی‌‏دانند، گفتند: چرا خدا با خود ما سخن نمی‌گوید؟ یا آیه و نشانه‌‏ای بر خود ما نمی‌آید؟ همچنین گروهی که قبل از آنان بودند مِثلِ گفتۀ آنان را گفتند، دل‌ها (و افکارشان) مشابه است، ولی ما (به اندازۀ کافی) آیات و نشانه‏‌ها را برای اهل یقین (و حقیقت‏‌جویان) روشن ساخته‌ایم.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۱۸:

باز هم تقاضای نابه‌جا از سوی گروه دیگری از کفّار!

افراد ناآگاه، در برابر دعوت رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله چنین می‌‏گویند: چرا خداوند مستقیماً با خودِ ما سخن نمی‌گوید؟

چرا بر خود ما آیه نازل نمی‌شود؟! قرآن برای جلوگیری از اثراتِ سوءِ احتمالی اینگونه سخن‌های یاوه و بی‌جا بر سایر مسلمانان و دلداری به رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله، سؤال و خواست آنها را خیلی عادّی تلقّی می‌کند که این سؤالات حرف تازه‌‏ای نیست و کفّار قبل از اینها نیز از انبیای پیشین چنین توقّعات نابه‌جا را داشته‌اند.

سپس می‌فرماید: طرز تفکّر هر دو گروه به یکدیگر شباهت دارد، ولی ما برای اینگونه درخواست‏‌ها اعتبار و ارزشی قائل نیستیم. چرا که آیات خودمان را به‌قدر کفایت برای طالبان حقیقت بیان کرده‌ایم.

توقّعات نابه‌جا، یا به‌خاطر روحیّۀ استکبار و خودبرتربینی است و یا به‌خاطر جهل و نادانی.

آنکه جاهل است، نمی‌داند نزول فرشتۀ وحی بر هر دلی ممکن نیست و حکیم، شربت زلال و گوارا را در هر ظرفی نمی‌ریزد.

در قرآن می‌خوانیم: اگر پاکدل و درست کردار بودید، فرقان و قوّۀ تمیز به شما می‌دادیم. «إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ یَجْعَلْ لَکُمْ فُرْقاناً» «انفال، ۲۹»
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۱۸:

۱. اصالت به تلاش و لیاقت است؛ نه تقاضا و توقّع. گروهی هستند که به‌جای تلاش و بروز لیاقت، همیشه توقّعات نابه‌جای خود را مطرح می‌کنند. «لَوْ لا یُکَلِّمُنَا اللَّهُ»

۲. سنّت خداوند اتمام حجّت و بیان دلیل است، نه پاسخگویی به خواسته‌ها و تمایلات نفسانی هر کس. «قَدْ بَیَّنَّا الْآیاتِ»
تفسیر صفحۀ ۱۸ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۱۹ - تفسیر نور:

«إِنَّا أَرْسَلْناکَ بِالْحَقِّ بَشِیراً وَ نَذِیراً وَ لا تُسْئَلُ عَنْ أَصْحابِ الْجَحِیمِ» (ای رسول!) ما تو را به حق فرستادیم تا بشارت‌گر و بیم‏‌دهنده باشی و تو مسئول (گمراه شدن) دوزخیان (و جهنّم رفتن آنان) نیستی.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۱۹:

ای رسول گرامی! به توقّعات نابه‌جای کفّار توجّه نکن. آنان هر کدام توقّع دارند اوراق متعدّدی از آیات برای‌شان نازل شود «بَلْ یُرِیدُ کُلُّ امْرِئٍ مِنْهُمْ أَنْ یُؤْتی‏ صُحُفاً مُنَشَّرَةً» «مدّثر، ۵۲» درحالی‌که ما تو را همراه منطق حق برای مردم فرستاده‌‏ایم تا از طریق بشارت و انذار، آنان را نسبت به سعادت خودشان آشنا کنی.

اگر گروهی بهانه‌جویی کرده و از پذیرش حقّ سرباز زدند و توقّع داشتند که بر آنان وحی نازل شود، تو مسئول دوزخِ آنان نیستی، تو فقط عهده‌دار بشارت و انذاری، و مسئول نتیجه و قبول یا ردّ مردم نیستی.

بشارت و انذار، نشانۀ اختیار انسان است.

در قرآن مکرّر این معنا آمده است که آنچه بر خداوند است، فرستادن پیامبری معصوم با منطق حقّ همراه با بشارت و انذار است؛ حال مردم خودشان هستند که آزادانه یا راه حق را می‌پذیرند و یا سرسختانه لجاجت می‌کنند.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۱۹:

۱. در برابر هر تضعیف روحیّه‌‏ای از طرف دشمن، نیاز به تقویت و تسلیت و تسکین روحی از طرف خدا است. «أَرْسَلْناکَ بِالْحَقِّ» (در آیۀ قبل بهانه‌های کفّار نقل شد، در این آیه پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله با کلمه «بِالْحَقِّ» تأیید و تقویت می‌شود.)

۲. بشارت و تهدید، همچون دو کفّۀ ترازو باید در‌حال‌تعادل باشد، وگرنه موجب غرور یا یأس می‌‏شود. «بَشِیراً وَ نَذِیراً»

منبع: محسن قرائتی ، تفسیر نور، ج ۱، ص ۱۸۴ - ۱۹۲.

منبع (...):

https://olgoirani.com/content/18

بسم الله الرحمن الرحیم

تفسیر سوره مبارکه انعام آیه ۷۰

ذر الذين اتخذوا دينهم لعبا و لهوا و غرتهم الحيوة الدنيا و ذكر به اءن تبسل نفس بما كسبت ليس لها من دون الله ولى و لا شفيع و إن تعدل كل عدل لا يؤ خذ منها اءولئك الذين اءبسلوا بما كسبوا لهم شراب من حميم و عذاب اءليم بما كانوا يكفرون(۷۰)

ترجمه :
۷۰- كسانى را كه آئين (فطرى ) خود را به بازى و سرگرمى (و استهزاء) گرفتند و زندگى دنيا آنها را مغرور ساخته رها كن و به آنها يادآورى نما تا گرفتار (عواقب شوم ) اعمال خود نشوند، (در آن روز) جز خدا نه يار و ياورى دارند و نه شفاعت كننده اى و (چنين كسى ) اگر هر گونه عوضى بپردازد از او پذيرفته نخواهد شد آنها كسانى هستند كه گرفتار اعمالى شده اند كه انجام داده اند، نوشابه اى از آب سوزان براى آنها است و عذاب دردناكى به خاطر اينكه كفر ورزيدند.

تفسیر
آنها كه دين حق را به بازى گرفته اند
اين آيه در حقيقت بحث آيه قبل را تكميل مى كند و به پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) دستور مى دهد از كسانى كه دين و آئين خود را به شوخى گرفته اند و يك مشت بازى و سرگرمى را به حساب دين مى گذارند و زندگى دنيا و امكانات مادى آنها را مغرور ساخته ، اعراض كند و آنها را به حال خود واگذارد (و ذر الذين اتخذوا دينهم لعبا و لهوا و غرتهم الحياة الدنيا)
بديهى است دستور به ترك كردن اين گونه اشخاص هيچگونه منافاتى با
مساله جهاد ندارد زيرا جهاد داراى شرائطى است ، و بى اعتنائى به كفار داراى شرائط و ظروف ديگر، و هر كدام از اين دو در جاى خود بايد انجام گيرد، گاهى لازم است با بى اعتنائى مخالفان را كوبيد و گاهى با مبارزه و جهاد و كشيدن اسلحه ، و اينكه بعضى تصور كرده اند آيات جهاد، آيه فوق را نسخ كرده كاملا بى اساس است .
در حقيقت آيه فوق اشاره به اين است كه آئين آنها از نظر محتوا پوچ و واهى است و نام دين را بر يك مشت اعمالى كه به كارهاى كودكان و سرگرميهاى بزرگسالان شبيه تر است گذارده اند اين چنين افراد قابل بحث و گفتگو نيستند و لذا دستور مى دهد از آنها روى بگردان و به آنها و مذهب توخاليشان اعتنا مكن . از آنچه گفتيم معلوم شد كه منظور از دينهم همان آئين شرك و بت پرستى است كه آنها داشتند و اين احتمال كه منظور از آن دين حق باشد، و اضافه دين به آنها به خاطر فطرى بودن دين بوده باشد بسيار بعيد بنظر مى رسد.
احتمال ديگرى در تفسير آيه وجود دارد و آن اينكه قرآن اشاره به جمعى از كفار مى كند كه حتى نسبت به آئين خود به عنوان يك بازى و سرگرمى مى نگريستند و هرگز به عنوان يك مطلب جدى روى آن فكر نمى كردند، يعنى در بي ايمانى نيز بي ايمان بودند و به مبانى مذهب بى اساسشان نيز وفادار نبودند. و در هر حال آيه اختصاصى به كفار ندارد و شامل حال همه كسانى مى شود كه مقدسات و احكام الهى را بازيچه نيل به هدفهاى مادى و شخصى قرار مى دهند دين را آلت دنيا و حكم خدا را بازيچه اغراض شخصى مى سازند.
سپس به پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) دستور مى دهد كه به آنها در برابر اين اعمال هشدار دهد كه روزى فرا ميرسد كه هر كس ‍ تسليم اعمال خويش است و راهى براى فرار از چنگال آن ندارد (و ذكر به ان تبسل نفس بما كسبت ).
و در آن روز جز خدا نه حامى و ياورى دارد و نه شفاعت كننده اى (ليس لها من دون الله ولى و لا شفيع ).
كار آنها در آن روز به قدرى سخت و دردناك است و چنان در زنجير اعمال خود گرفتارند كه هر گونه غرامت و جريمه آن را (فرضا داشته باشند و) بپردازند كه خود را از مجازات نجات دهند از آنها پذيرفته نخواهد شد (و ان تعدل كل عدل لا يؤخذ منها).
چرا كه آنها گرفتار اعمال خويش شده اند نه راه جبران در آن روز باز است و نه زمان ، زمان توبه است به همين دليل راه نجاتى براى آنها تصور نميشود (اولئك الذين ابسلوا بما كسبوا).
سپس به گوشه اى از مجازاتهاى دردناك آنها اشاره كرده ،نوشابه اى دارند از آب داغ و سوزان به همراه عذاب دردناك در برابر پشت پا زدنشان به حق و حقيقت (لهم شراب من حميم و عذاب اليم بما كانوا يكفرون ).
آنها از درون به وسيله آب سوزان مى سوزند و از برون بوسيله آتش !
نكته اى كه بايد به آن توجه داشت اين است كه جمله اولئك الذين ابسلوا بما كسبوا (آنها گرفتار اعمال خويش هستند) در حقيقت به منزله دليل و علت عدم قبول غرامت و عدم وجود ولى و شفيع براى آنها است ، يعنى مجازات
آنها بر اثر يك عامل خارجى نيست كه بتوان آن را به نوعى دفع كرد بلكه از درون ذات و صفات و اعمال خود آنها سرچشمه مى گيرد، آنها اسير كارهاى زشت خويشند، به همين دليل رهائى براى آنها ممكن نيست ، زيرا جدائى از اعمال و آثار اعمال همچون جدائى از خويشتن است .
اما بايد توجه داشت كه اين شدت و سختى و عدم وجود راه بازگشت و شفاعت مخصوص كسانى است كه اصرار بر كفر داشته اند و به آن ادامه مى دادند همانطور كه از جمله بما كانوا يكفرون استفاده مى شود (زيرا فعل مضارع براى بيان استمرار چيزى است ).

منبع (...):

https://t.me/fazylatha

بسم الله الرحمن الرحیم

ذاکر حقیقی کیست؟

حضرت أمیرالمؤمنین علیه السلام
▫️لا تَذْكُرِ اللَّهَ سُبحَانَهُ سَاهِياً وَ لَا تَنْسَهُ لَاهِياً وَ اذْكُرْهُ ذِكْراً كَامِلًا يُوَافِقُ فِيهِ قَلْبُكَ وَ يُطَابِقُ إِضْمَارُكَ إِعْلَانُكَ وَ لَنْ تَذْكُرَهُ حَقِيقَةَ الذِّكْرِ حَتَّى تَنْسَى نَفْسَكَ فِي ذِكْرِكَ وَ تَفْقُدَهَا فِي أَمْرِك‏.

خداوند سبحانه را به بی توجّهی یاد نکن؛
و با مشغول شدن به امور دیگر او را فراموش نکن؛
و او را با تمام و کمال یاد کن، طوری که در این ذکر، قلبت هم با زبان همراه باشد، و درونت با ظاهرت مطابق باشد.

و تو هیچ گاه نمی توانی حقیقتاً ذاکر خدا باشی تا وقتی که در ذکرت خودت را فراموش کنی و در آنچه به تو مربوط است خودت را از دست بدهی.

«غرر الحکم و درر الکلم» ص ۷۵۷

هنوز سابقه ویتنام از یادها نرفته است ...

https://www.golzar.info/30232/

کانال فضیلتها | کانال طاووس الجَنَّه | کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز)

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی:

https://raisi.ir/

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

*****

التماس دعا



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , دفاع مقدس , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , قرآن کریم , تفسیر سوره مبارکه بقره , سوره مبارکه انعام , احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) , شهدای کربلا , شهدای انقلاب اسلامی , ,
:: برچسب‌ها: تفسیر صفحۀ ۱۸ قرآن کریم , تفسیر , قرآن کریم , تفسیر قرآن کریم , صفحۀ ۱۸ قرآن کریم , سوره بقره , تفسیر نور , تفسیر سوره مبارکه انعام , سوره مبارکه انعام , تفسیر سوره انعام , ویتنام , سابقه , شهید عباس مصر , یا زهرا سلام الله علیها , ظهور , امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ‌ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ‌ أَنَّ الْأَرْ‌ضَ یَرِ‌ثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ

و در حقیقت، در زبور پس از تورات نوشتیم که زمین را بندگان شایسته ما به ارث خواهند برد.

سوره مبارکه انبیاء آیه ۱۰۵

بسم الله الرحمن الرحیم

تفسیر سوره مبارکه انعام آیات ۱۷تا۱۸

و إن یمسسک الله بضر فلا کاشف له إلا هو و إن یمسسک بخیر فهو على کل شى ء قدیر (۱۷)
و هو القاهر فوق عباده و هو الحکیم الخبیر(۱۸)

ترجمه :
۱۷ - اگر خداوند زیانى به تو برساند هیچکس جز او نمیتواند آن را برطرف سازد و اگر خیرى به تو رساند او بر همه چیز توانا است (و هر نیکى از قدرت او ساخته است )
۱۸ - او است که بر تمام بندگان خود قاهر و مسلط است و او است حکیم و آگاه .

تفسیر
قدرت قاهره پروردگار
گفتیم هدف این سوره در درجه اول ریشه کن ساختن عوامل شرک و بت پرستى است ، در دو آیه فوق نیز همین حقیقت تعقیب شده است .
نخست مى گوید: چرا شما به غیر خدا توجه میکنید. و براى حل مشکلات و دفع زیان و ضرر و جلب منفعت به معبودهاى ساختگى پناه میبرید با اینکه اگر کمترین زیانى به تو برسد برطرف کننده آن ، کسى جز خدا نخواهد بود، و اگر
خیر و برکت و پیروزى و سعادتى نصیب تو شود از پرتو قدرت او است زیرا او است که بر همه چیز توانا است (و ان یمسک الله بضر فلا کاشف له الا هو و ان یمسسک بخیر فهو على کل شى ء قدیر)
در حقیقت توجه به غیر خدا به خاطر این است که یا آنها را سرچشمه خیرات و یا برطرف کننده مصائب و مشکلات میدانند، همانطور که خضوع تا سر حد پرستش در برابر صاحبان قدرت و زر و زور نیز یکى از این دو انگیزه را دارد، آیه فوق میگوید اراده خداوند بر همه چیز حکومت میکند، اگر نعمتى را از کسى سلب کند و یا نعمتى را به کسى ارزانى دارد هیچ منبع قدرتى در جهان نیست که بتواند آن را دگرگون سازد، پس چرا در برابر غیر خدا سر تعظیم فرود مى آورند؟
تعبیر به یمسسک در مورد خیر و شر که از ماده مس گرفته شده اشاره به این است که حتى کوچکترین خیر و شرى بدون اراده و قدرت او ممکن نیست .
این موضوع نیز لازم به تذکر است که : آیه فوق با صراحت کامل عقیده ثنویین (دوگانه پرستان ) را که قائل به دو مبداء خیر و شر بودند رد مى کند و هر دو را از ناحیه خدا میداند، ولى در جاى خود گفته ایم که شر مطلق در جهان وجود ندارد و بنابراین هنگامى که شر به خدا نسبت داده مى شود منظور امورى است که به ظاهر سلب نعمت است ولى در واقع و در مورد خود خیر است ، یا براى بیدار باش ‍ و یا تعلیم و تربیت و برطرف ساختن غرور و طغیان و خود خواهى و یا به خاطر مصالح دیگر است .
در آیه بعد براى تکمیل این بحث میگوید : او است که بر تمام بندگان قاهر و مسلط است (و هو القاهر فوق عباده ).
قهر و غلبه گرچه یک معنى را میرسانند ولى از نظر ریشه لغوى با هم تفاوت دارند، قهر و قاهریت به آن نوع غلبه و پیروزى گفته مى شود که طرف هیچ گونه مقاومتى نتواند از خود نشان دهد. ولى در کلمه غلبه این مفهوم وجود ندارد و ممکن است بعد از مقاومتهائى برطرف ، پیروز گردد، به تعبیر دیگر شخص قاهر به کسى مى گویند که برطرف مقابل آنچنان تسلط و برترى داشته باشد که مجال مقاومت به او ندهد، درست مانند ظرف آبى که بر شعله کوچک آتشى ریخته شود که در دم آن را خاموش کند.
بعضى از مفسران معتقدند که قاهریت معمولا در جائى به کار برده مى شود که طرف مقابل موجود عاقلى باشد ولى غلبه اعم است و پیروزیهاى بر موجودات غیر عاقل را نیز شامل مى شود.
بنابراین اگر در آیه قبل اشاره به عمومیت قدرت خدا در برابر معبودهاى ساختگى و صاحبان قدرت شده ، نه به این معنى است که او ناچار است مدتى با قدرتهاى دیگر گلاویز شود تا آنها را به زانو در آورد، بلکه قدرت او قدرت قاهره است و تعبیر فوق عباده نیز براى تکمیل همین معنى است .
با این حال چگونه ممکن است یک انسان آگاه او را رها کند و به دنبال موجودات و اشخاصى بود که از خودشان هیچ قدرتى ندارند و حتى قدرت ناچیزشان نیز از ناحیه خدا است .
اما براى اینکه این توهم پیش نیاید که خداوند مانند بعضى از صاحبان قدرت ممکن است کمترین سوء استفاده اى از قدرت نامحدود خود کند در پایان آیه مى فرماید: و با این حال او حکیم است و همه کارش روى حساب ، و خبیر و آگاه است و کمترین اشتباه و خطا در اعمال قدرت ندارد (و هو الحکیم الخبیر)
در حالات فرعون مى خوانیم که : به هنگام تهدید بنى اسرائیل به کشتن
فرزندان مى گوید: و انا فوقهم قاهرون ما بر سر آنها کاملا مسلطیم یعنى این قدرت قاهره خود را که در واقع قدرت ناچیزى بیش نبود دلیلى بر ظلم و ستم و عدم اعتناء به حقوق دیگران میگرفت ، ولى خداوند حکیم و خبیر با آن قدرت قاهره منزه تر از آن است که کمترین ستم و خلافى درباره کوچکترین بندگان روا دارد.
این نیز ناگفته پیدا است که منظور از کلمه فوق عباده برترى مقامى است نه مکانى زیرا واضح است خدا مکانى ندارد.
و عجب این است که بعضى از مغزهاى معیوب تعبیر آیه فوق را دلیل بر جسم بودن خداوند گرفته اند در حالى که شک نیست که تعبیر به فوق براى بیان برترى معنوى خداوند از نظر قدرت بر بندگان میباشد، حتى در مورد فرعون با اینکه انسانى بود و داراى جسم همین کلمه براى برترى مقامى به کار رفته است نه برترى مکانى (دقت کنید).

منبع (ادامه مطلب ...):

https://t.me/fazylatha

زیبایی مجالس

رسول خدا صلّی الله علیه وآله:

زیِّنُوا مَجَالِسَکُمْ بِذِکْرِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ.

مجالس خود را با یاد علی بن ابیطالب زینت ببخشید.

«بحار الانوار» ج 41 ص 192

منبع (ادامه مطلب ...):

https://t.me/fazylatha

ویژه نامه شهادت امام محمد باقر علیه السلام

ویژه نامه شهادت حضرت مسلم بن عقیل علیه السلام

ویژه نامه عید سعید قربان

http://www.asr-entezar.ir/archives/47927

من کنت مولاه فهذا علی مولاه

ویژه نامه عید سعید غدیر خم

انسان ۲۵۰ ساله | امام باقر علیه‌السلام و مبارزه‌ی فرهنگی

رهبر انقلاب اسلامی: مبارزه با تحریف، در دوران امام باقر (علیه‌السلام) از همیشه‌ی پیش از زمان آن حضرت گسترده‌تر انجام شد... مبارزه‌ی فرهنگی یعنی تلاش برای تغییر فرهنگ حاکم بر ذهنهای مردم، تا راه را برای حکومت الهی هموار و بر حکومت طاغوتی ببندند و امام باقر (علیه‌السلام) این کار را شروع کرد. باقر علم‌الاولین یعنی این. ایشان شکافنده‌ی حقایق قرآنی و دانشهای اسلامی بودند. ۶۶/۵/۹

امام خامنه ای: هرکَس که در راه روشنگری فکر مردم، تلاشی بکند، از انحرافی جلوگیری نماید و مانع سوءفهمی شود، از آن‌جا که در مقابله با دشمن است، تلاشش جهاد نامیده میشود 1375/03/20

امام خامنه ای: اگر کسانی برای حفظ جانشان، راه خدا را ترک کنند و آن‌جا که باید حق بگویند، نگویند، چون جانشان به خطر میافتد، یا برای مقامشان یا برای شغلشان یا برای پولشان یا محبّت به اولاد، خانواده و نزدیکان و دوستانشان، راه خدا را رها کنند، آن وقت حسین‌بن‌علیها به مسلخ کربلا خواهند رفت و به قتلگاه کشیده خواهند شد. 1375/03/20

امام خامنه ای:

اگر خواص امری را که تشخیص دادند به موقع و بدون فوت وقت عمل کنند، تاریخ نجات پیدا میکند و دیگر حسین‌بن‌علیها به کربلاها کشانده نمیشوند.

اگر خواص بد فهمیدند، دیر فهمیدند، فهمیدند اما با هم اختلاف کردند؛ کربلاها در تاریخ تکرار خواهد شد. 1375/03/20

عید قربان تا عید غدیر

حضرت آیت الله امام خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی:

از روز عید قربان تا روز عید غدیر، در واقع یک مقطعی است متصل و مرتبط با مسئله‌ی امامت. ۱۳۸۸/۰۹/۰۴

بالاتر از ایثار جان

حضرت آیت‌الله امام خامنه‌ای:

اگر به حکمت مندرج در عید قربان توجه شود، خیلی از راهها برای ما باز میشود. بالاتر از ایثار جان، در مواردی ایثار عزیزان است. حضرت ابراهیم علیه‌السلام در راه پروردگار، به دست خود عزیزی را قربان میکرد؛ آن هم فرزند جوانی که خدای متعال بعد از عمری انتظار به او داده بود. ۱۳۸۹/۰۸/۲۶

حضرت آیت الله امام خامنه ای:

 اربعین به ما درس می‌دهد، که باید یاد حقیقت و خاطره‌ی شهادت را در مقابل طوفان تبلیغات دشمن زنده نگهداشت.۱۳۶۸/۰۶/۲۹

https://farsi.khamenei.ir/newspart-index?id=2186&nt=2&year=1368

شهید محمدعلی نقاشیان

شهادت: عملیات خیبر در تاریخ ۱ اردیبهشت‌ماه ۱۳۶۴

 شهید سید حسین علم الهدی (۱۳۳۸-۱۳۵۹ ش) در دوران قبل از انقلاب از مبارزین فعال علیه رژیم پهلوی بود و پس از انقلاب جمهوری اسلامی ایران و در دوران جنگ تحمیلی هم به مبارزه بر علیه دشمن ادامه داد. شهید علم الهدی در 16 دی ماه در منطقه هویزه به شهادت رسید.

 شهید سیداکبر علم الهدی شیخ الاسلامی
بیست و چهارم دی ۱۳۳۹، در تهران چشم به جهان گشود. پدرش صالح و مادرش،معصومه نام داشت. تا پایان کارشناسی در رشته علوم و فنون نظامی درس خواند. کارمند بود. سال۱۳۶۹ ازدواج کرد و صاحب دو دختر شد. به عنوان کمیته انقلاب اسلامی در جبهه حضور یافت. بیست و هشتم تیر ۱۳۷۹، در تهران بر اثر جانباز – بر اثر ضایعات ناشی از مجروحیت شهید شد. مزار او در بهشت زهرای تهران واقع است.

فرازی از وصیت‌نامه شهید «محمدحسین کرمعلیان»؛

شهادت: چهارم تیر ماه سال ۱۳۶۷ در جزیره مجنون

خدمت ملت ستمدیده ولى مقاوم، خواهشى بر حسب وظیفه دارم، مبنى بر اینکه امام را تنها نگذارید و فقط به رهنمودهاى او گوش فرا دهید و جبهه‌ها را همواره پُر و مستحکم نگه دارید که این جنایتکاران شرق و غرب و نوکرهاى وابسته‌شان، همواره در برابر توده‌هاى انقلابى و قهرمان که از روى ایمان و آگاهى ایستادگى مى‌نمایند، عاجز و شکست‌پذیرند.

از مسؤولان و دست اندرکاران در هر سمت، پست و مقامى، چه کوچک و چه بزرگ، خواهشمندم خود را در برابر خون تمامى شهدا مسئول بدانید و به این ملت زجر دیده ولى صبور و قهرمان، بیش از پیش توجه نمایند و از خدمتگزارى آنان ذره‌اى کوتاهى و فروگذارى ننمایند.

فرازی از وصیت‌نامه شهید «روح‌الله شیری‌کله‌دره‌ای»؛

شهادت: ششم تیر ماه سال ۱۳۶۶، در سردشت

راه شهدا را ادامه دهید چون درخت اسلام احتیاج به خون دارد ...

خواهرانم! سعى کنید گریه نکرده و قلب‌تان را بیشتر بسوى خداوند متعال نزدیک کنید و ناراحت نباشید که برادرتان شهید شده است. من هدفم تداوم راه برادرم و دفاع از اسلام عزیز است.

برخی پیوندها و ...

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

حضرت محمد صلی اللع علیع و آله:

إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ مَا إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی أَهْلَ بَیْتِی وَ إِنَّهُمَا لَنْ یَفْتَرِقَا حَتَّى یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْضَ فَانْظُرُوا کَیْفَ تَخْلُفُونِّی فِیهِمَا أَلَا هذا عَذْبٌ فُراتٌ فَاشْرَبُوا وَ هذا مِلْحٌ أُجاجٌ فَاجْتَنِبُوا؛ همانا من در میان شما دو چیز سنگین و گران میگذارم، که اگر بدانها چنگ زنید هرگز پس از من گمراه نشوید: کتاب خدا و عترت من أهل بیتم، و این دو از یک دیگر جدا نشوند تا در کنار حوض کوثر بر من درآیند، پس بنگرید چگونه پس از من در باره آن دو رفتار کنید، آگاه باشید که این (یعنى تمسک بعترت) آب خوشگوار و شیرین است پس بیاشامید، و آن دیگر (یعنى روى برتافتن از ایشان) آب شور و تلخ است و از آن بپرهیزید

 

If there was no Battle of Karbala, we would be oblivious to Islam's principals today

A great and glorious soldier

کانال فضیلتها | کانال طاووس الجَنَّه | کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز)

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی:

https://raisi.ir/

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

*****

التماس دعا



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , دفاع مقدس , مسئله مهدویت , ظهور , قرآن کریم , سوره مبارکه انعام , احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) , ,
:: برچسب‌ها: تفسیر سوره انعام , امام باقر علیه السلام , مبارزه فرهنگی , مبارزه , فرهنگی , فرهنگ , روشنگری , فکر مردم , فکر , مردم , تلاش , کربلا , تاریخ , تکرار , شهید شیری‌ , دفاع از اسلام , دفاع , اسلام , اسلام عزیز , یا زهراء سلام الله علیها , ظهور , امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 69 صفحه بعد


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار مطالب

:: کل مطالب : 685
:: کل نظرات : 0

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 0

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز :
:: باردید دیروز :
:: بازدید هفته :
:: بازدید ماه :
:: بازدید سال :
:: بازدید کلی :

RSS

Powered By
loxblog.Com